

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید


نویسنده | |
---|---|
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | سوم |
سال انتشار | 1399 |
1-20 | 21-50 | 51-100 | 101+ |
184,000 تومان | 172,500 تومان | 161,000 تومان | 149,500 تومان |
برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
230,000 تومان قیمت اصلی: 230,000 تومان بود.184,000 تومانقیمت فعلی: 184,000 تومان.
موجود در انبار
با خرید این محصول 18 سکه معادل 3,680 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 500,0000 تومان
امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ
کادوپیچ
برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)
رمان «هادی» نوشته «محمدرضا هوری» از جمله کتاب هایی است که توانسته است ادبیات دینی و مذهبی را برپایه زندگی معصومین(ع) به صورت یک رمان جذاب به مخاطبین خود ارائه دهد. قلم و بیان کتاب جذاب بوده و علی رغم مشکلات زیاد در پرداختن به شخصیت های مقدس دینی، محمدرضا هوری توانسته است به راحتی و به صورت ماهرانه ای از پس این ماجرا برآید.
در این کتاب مخاطب با بخش وسیعی از محیط اجتماعی و زندگی امام هادی(ع) آشنا می شود. وجود خلفای ظالم عباسی مانند متوکل و ولیعهد او در روش های متضاد علوی زدایی، نشان دهنده موقعیت حساس امام دهم(ع) و این قصه در آن زمان است.
داستان این کتاب در سه محور اصلی جریان پیدا می کند؛ یک محور اهتمام منتصر ولیعهد متوکل در برخورد با امام معصوم و دیگر علویان است که با شیوه زیرکانه و آرام پدرش در برخورد با علویان بخصوص امام هادی(ع) مخالف است. او در صدد است که به صورت کوبنده تری با آن بزرگوار مقابله کند. بخش دیگر کتاب قصه مبارزه منتصر با برادرش می باشد که درصدد اثبات خود به دستگاه عباسی جهت ارتقاء موقعیت و مقام خویش است و طرف دیگر این رمان، قصه عاشقی ولیعهد با کنیز پدر است که او را به سر دوراهی عجیبی قرار می دهد. داستان در این سه جهت اصلی ماجرایی خواندنی را رقم می زند.
« متوکل بر دستۀ تختش تکیه زده و مدام انگشترش را در انگشتش می چرخاند و حضار را نظاره می کرد. دو غلام سیاه حبشی پرهای بزرگ طاووسی را بالای سر متوکل گرفته بودند تا نور آفتاب او را اذیت نکند. زن جوان با پوستی سوخته از تابش آفتاب وسط حلقۀ حضار نشسته بود و متعجب خیل جمعیت بالای سرش را نظاره می کرد.
ابن سکیت و منتصر نیز همراه هم ازمدرس خارج شدند و به دیگر حضار پیوستند. متوکل با دیدن ابن سکیت به سربازان اشاره کرد تا راه را برای او بازکنند. ابن سکیت از منتصر جدا شد وکنار متوکل و فتح ایستاد. زن اطرافش را نگاه کرد و سعی کرد از ازدحام اهالی قصر نهراسد…»
وزن | 350 گرم |
---|---|
نویسنده | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | سوم |
سال انتشار | 1399 |
تعداد صفحه | 288 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9786226837736 |
19 دیدگاه برای هادی
پاکسازی فیلتربرای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
1-20 | 21-50 | 51-100 | 101+ |
184,000 تومان | 172,500 تومان | 161,000 تومان | 149,500 تومان |
بریده هایی از این کتاب
متن ارسال بعد از بررسی تایید و منتشر خواهد شد.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
-
مریم
ابنالرضا دستی بر شانهٔ ابوموسی گذاشت و تبسم بر لبش جاری شد. خداوند متعال میداند که ما پناه نمیبریم در مهمّات مگر به او و توکل نمیکنیم در سختیها و بلاها مگر بر او و عادت داده ما را که هرگاه از او سؤال کنیم اجابت میفرماید و میترسیم اگر عدول کنیم از حقتعالی، خدا نیز از ما عدول فرماید
-
مریم
«پس او بارهای سنگین سفر را بر دوش جان نهاد و در حرارت شدید نیمهروز برخاست، سخنرانی کرد و شنواند و فریاد زد، پس پیام حق را رساند. پس دست تو را گرفت و فرمود: “هرکه را که من مولای اویم، پس این علی مولای اوست، خدایا دوست بدار هرکه او را دوست دارد و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد و یاری کن کسی را که یاریاش کند و خوار کن هرکه خوارش سازد.”» منتصر با خودش فکر کرد اگر یکی از این فضیلتها را میداشت بر همهٔ مردم فخر میفروخت.
-
مریم
زندگیکردن با مردم این دنیا همچون دویدن در گله اسب است تا زمانی که میتازی با تو میتازند، زمین که خوردی آنهایی که جلوتر بودند هرگز برای تو به عقب باز نمیگردند و آنهایی که عقب بودند به داغ روزهایی که میتاختی تو را لگدمال خواهند کرد!
-
مریم
متوکل نفسی تازه کرد و گفت: «من که تمام بدنم به لرزه درآمده بود التماسش کردم که من را از آن وضع نجات دهد. با اشارهٔ ابنالرضا تمام آن مردان سفیدپوش ناپدید شدند. هیچ اثری از آنها در دشت نبود. سپس رو به من کرد و گفت: «ما به دنیای شما کاری نداریم، ما مشغول به امر آخرت هستیم، بر تو باکی نباشد از آنچه گمان کردهای.»
-
مریم
«کتابها به ما این فرصت را میدهند که جای تکتک افراد درون آن زندگی کنیم. اشتباهاتشان را تکرار نکنیم تا از گزند و خطرات به دور بمانیم.»
-
مریم
راز ماندگاری و عدم تحریف قرآن برخلاف کتب آسمانی ادیان گذشته همین در لفافه سخنگفتن است. مسلمانان هروقت آیهای نازل میشد روی تخته چوب یا استخوان کتف شتر یا پوست مینوشتند و در کنار خود نگه میداشتند. اگر اسم علی و خاندانش در قرآن میآمد، آیا آنوقت علی متهم نمیشد به دستبردن در آیات و تبانی با برخی از صحابه؟ آیا کتاب خداوند در نزد مسلمانان از اعتبار نمیافتاد؟
حق پرست –
کتاب رو خوندم.ناگفته هایی از زندگی امام هادی که شاید خیلی ها نشنیده باشن.واقعا راضی بودم از کتاب.
M.amin –
همیشه کتابهایی از زاویه دید متفاوت برایم جذاب بوده و هست
الهام –
پرداختن به بخشی از زندگی امام هادی علیه السلام که چندان اطلاعاتی متاسفانه از ایشون نداریم؛درقالب داستان و یک دید متفاوت.
کتاب دوست داشتنی ایه?
tavakolizohreh –
داستانی جذاب و خواندنی از زندگی امام هادی (ع) در زمان معتصم عباسی
خدیجه –
هرچقدددد از این کتاب تعریف کنم کمه.واااقعا قشنگه.حتتما بخونیدش
محمد –
کتابی جذاب و خواندنی برای علاقمندان کتاب های مذهبی .
کتاب به زندگی امام هادی(ع) از زاویه ای متفاوت میپردازد.
فرصت خواندن این کتاب را از دست ندهید.
رقیه –
مشتاق خوندنشم
السلام علیک یا مولای
فهیمه –
زندگی امام هادی در روایت های ادبیات ما غریب واقع شده اند ، کتاب هایی مثل این رمان ، ضروری و بسیار ارزشمند است .
لیبل "خریدار محصول" sevdakardan1 (این محصول را خرید کرده است.) –
کتاب هادی واقعا ناب و جذاب بود
حتما مطالعه کنید
لیبل "خریدار محصول" maryam.khoshnejat69 (این محصول را خرید کرده است.) –
کتاب دوست داشتنی و جذابی بود
حتما مطالعه کنید دوستان. ممنون از کتابستان برای اینهمه کتابای جذاب ?
لیبل "خریدار محصول" محمدسعید (این محصول را خرید کرده است.) –
شیرین تر از قند، روان تر از رود و عمیق تر از دریا. جزو آثار ماندگار از زمانه امام هادی
محمد –
لذت بردم از خواندنش بسیار عالی نگاشته شده
لیبل "خریدار محصول" Mahdi (این محصول را خرید کرده است.) –
عالی،ای کاش از این دست کتاب ها زیاد بشه تا مردم بیشتر از تاریخ ائمه مطلع بشن.خدا قوت و تبریک به نویسنده ی خوش ذوق آقای هوری که تونستن خوش به درخشن.
لیبل "خریدار محصول" مهمان (این محصول را خرید کرده است.) –
عالی، ما از این دست کتاب ها رو خیلی کم داریم، کاش کتاب های بیشتری در مورد زندگی امامان و پیامبران نوشته می شد
لیبل "خریدار محصول" الهه (این محصول را خرید کرده است.) –
کتاب خوبی بود خوندنشو پیشنهاد میکنم
مشکلات زندگی امام هادی رو روایت میکنه و اینکه چه رفتاری باهاشون میشد و چطور قلب هارو مجذوب خودشون میکردن تا جایی که حتی پسر دشمنشون دل در گرو عشق ایشون دادن.
اطلاعات جدیدی بعد این کتاب بهم اضافه شد.
سپاسگزارم از نویسنده محترم.
ن.ج –
متن کتاب دلنشین است و ما را کاملا با فضای آن زمان آشنا میکند اما فضاسازی داستا جایی که دربارهی لباس هاست ناملموس و نا آشناست.
خلیل –
یک سوم کتاب رو خوندم بنظرم واقعا خوبه
لیبل "خریدار محصول" فاطمه (این محصول را خرید کرده است.) –
نوع روایت کتاب، بسیار جالب بود،
البته از نظر من خیلی به امام هادی علیه السّلام اشاره نشده بود،
نویسنده بیشتر تلاش میکرد یکسری شبهات رو در قالب داستان بیان کنه،
و اینکه از نظر من نقش اصلی داستان منتصر بود. بطوریکه وقتی کتاب رو تموم کردم، اولین کاری که انجام دادم این بود که ببینم آخرو عاقبت منتصر چی شده 😂
در کل این کتاب رو دوست داشتم، بار اطلاعاتی نسبتا خوبی داشت.
محیا سادات –
سلام علیکم
کتابی از شیدایی، از نظر اهل بیت علیهم السلام ، از اوج گرفتن، سقوط و پرواز، عشق و نفرت…
قلم نویسنده مسحور کننده بود