شهید مصطفی صدرزاده با نام جهادی «سید ابراهیم» فرمانده ایرانی گردان عمار از لشکر مقتدر فاطمیون بود. او آبان ماه سال 1394 روز تاسوعا در عملیات محرم در حومه حلب به شهادت رسید.
فاطمیون از رزمندگان افغانستانی مدافع حرم تشکیل شده و همراه شدن مصطفی با فاطمیون روایت عجیبی دارد. همسرش نقل می کند که مصطفی توانایی عجیبی در یادگیری زبان و تقلید لهجه ها داشته است. او به مشهد می رود، ریش هایش را کوتاه می کند و به مسئول اعزام می گوید که یک افغانستانی است. مصطفی بیشتر از دو سال در مناطق مختلف سوریه درگیر نبرد با جریان تکفیر بود. و دست آخر به آرزویش که دیدار محبوب بود نائل آمد و عند ربهم یرزقون شد.
این کتاب داستان هایی را از نزدیکان و دوستان ایشان روایت می کند.**
هر کسی او را می دید دیگر نمی توانست به راحتی از او دل بکند. مصطفی قانون جذب را خوب بلد بود. می دانست چه کار کند تا یکی را جذب بسیج و دم و دستگاه امام حسین (ع) کند.
پدرش می گفت: «مصطفی به مادرش گفته شما دعا کن من موثر باشم، شهید شدم یا نشدم مهم نیست!»
Previous product
بازگشت به صفحه محصولات
مدافعان حرم 14 (دلتنگ نباش)
50,000 تومان 45,000 تومان
Next product
به مجنون گفتم زنده بمان (شهید همت)
27,000 تومان 24,300 تومان
مدافعان حرم 5 (قرار بی قرار)
امتیاز 5.00 از 5 امتیاز 2 مشتری
(دیدگاه کاربر 2) 50,000 تومان 45,000 تومان
وزن | 337 g |
---|---|
نویسنده | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
شابک | 978-600-330-105-4 |
نوبت چاپ | یازدهم |
سال انتشار | 1397 |
تعداد صفحه | 396 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
در انبار موجود نمی باشد
دسته: ادبیات پایداری, جبهه مقاومت و مدافعان حرم
برچسب: جبهه مقاومت, شهادت, مدافع حرم
توضیحات
علی –
پیشنهاد میکنم حتما مطالعه کنید که چطور یک جوان می تواند از زمین تا عرش سفر کند. کتاب بسیار عالی هست
علی –
زندگی این شهید سراسر پر از پند و درس هست برای ما