معرفی کتاب سعادت زناشویی اثر لئو تولستوی
سعادت زناشویی رمانی با عنوانی طعنه آمیز از لئو تولستوی نویسنده ی بزرگ روس است. سعادت زناشویی داستان دختر جوان هفده ساله ای است که با مردی بسیار مسن ازدواج می کند. ماشا و سونیا دو خواهر هستند که مادر خود را از دست داده اند بنابراین یکی از دوستان پدرانشان به نام سرگی برای سامان دهی به اوضاع این دو خواهر به خانه ی آنها می آید. ماشا و سرگی با آنکه تفاوت سنی بسیار زیادی دارند به هم علاقه مند می شوند و با هم ازدواج می کنند. در ابتدا همه چیز بین آنها خوب است و زندگی زناشویی آنها سرشار از عشق و علاقه است اما دختر جوان -ماشا – وقتی پی می برد که درک ساده و بی تکلفش از ازدواج به اندازه کافی او را برای پیچیدگی های زندگی جدیدش آماده نکرده است مضطرب می شود و در بیهودگی های تظاهرآمیز جامعه ی سن پترزبورگ به تدریج غرق می شود. سعادت زناشویی پرتره روانشناختی کاملا واقع گرایانه ای است از تحول عاطفی یک زن جوان. داستان آن از زبان ماشا روایت می شود. سعادت زناشویی یک داستان نسبتا کوتاه است که مانند دیگر آثار تولستوی سرشار از توصیفاتی دقیق و پر از جزئیات است. این کتاب در سال 1859 منتشر شد.
سعادت زناشویی
Earn 13 Reward Points150,000 تومان قیمت اصلی 150,000 تومان بود.127,500 تومانقیمت فعلی 127,500 تومان است.
وزن | 120 گرم |
---|---|
ابعاد | 14 × 21 × 1 سانتیمتر |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | هفتم |
سال انتشار | 1399 |
تعداد صفحه | 135 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9789643625832 |
1 عدد در انبار
2 دیدگاه برای سعادت زناشویی
پاکسازی فیلترلئو تولستوی رماننویس و فعال سیاسی اجتماعی روسی متولد 1882 در روسیه است. آثار هیچ نویسندهی دیگری به اندازهی لئو تولستوی در فهرست کتابهایی که باید پیش از مرگ خواند قرار دارد. این نویسنده نه تنها در ایران بلکه در همه جای دنیا مشهور است. آثار او جز شاهکارهای ادبی است که مترجمان زیادی در سراسر دنیا به سراغ ترجمهی آنها رفتهاند.
زندگینامه لئو تولستوی
لئو تولستوي - که در ترجمههای فارسی با نام لئو تولستوی، لیو تالستوی، لئون تالستوی هم نوشته میشود- با نام كامل لییف نیکولاویچ تالستوی از طلایهداران ادبیات جهان است. بسیاری از مورخان ادبی معتقدند ستونهای ادبیات غرب را تولستوی، «هومر»، «دانته»، «شکسپیر» و «گوته» تشکیل میدهند. تولستوی در سال ۱۸۲۸ میلادی در جنوب مسکو و در خانوادهای اشرافی متولد شد. او پدر و مادرش را در کودکی از دست داد و بعد از آن سرپرستیاش به خویشاوندان سپرده شد. در کودکی معلم خصوصی داشت و آموزشهای اولیه را در خانه دید.
لئو تولستوي در چهارده سالگی به مدرسهی «کازان» رفت و در سال ۱۸۴۴ وارد دانشگاه کازان شد. او ابتدا رشتهی زبانهای شرقی را خواند، سپس به حقوق تغییر رشته داد و در نهایت بدون کسب مدرک، دانشگاه را رها کرد و به ارتش پیوست. تولستوي در سال ۱۸۵۱ اولین داستانش به نام «کودکی» را منتشر کرد. بعد از انتشار اين داستان او كتابهاي «نوجوانی» و «جوانی» را نوشت كه ادامهاي بر كتاب اولش «كودكي» بودند. این مجموعهی سهگانه برداشتی از زندگی لئو تولستوي است. او در این کتابها خود را اينطور معرفي ميكند: «من با تمام وجود آرزو داشتم خوب باشم؛ ولی جوان بودم. هوا و هوسهایی داشتم و در جستوجوی نیکی تنها بودم. کاملا تنها بودم».
تولستوي در ارتش، نویسندگی را به صورت حرفهای دنبال كرد. او در جبهههای جنگ حضور داشت و به همين دليل موضوعات ناب بسياري در اختيارش قرار داشت و در همان دوران «حکایتهای سواستوپل» را نوشت. مجموعهای از سه داستان کوتاه که تولستوی به کمک تجربههای شخصیاش، چهرهی خشن و بیرحم جنگ را در آن روایت کرد. او پس از مدتی ارتش را رها کرد و به اروپا رفت.
تولستوی در اروپا با نويسندگان بزرگي مانند «چارلز دیکنز»، «ایوان تورگنیف» و «آدلف دیستروگ» دیدار کرد و اطلاعاتش را در حوزهی آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان را بالا برد. پس از بازگشت به روسیه با الهام از «ژان ژاک روسو» مدارس ابتدایی را در روستاها تاسیس کرد. کودکان روسی تا اوایل قرن بیستم در سال اول دبستان الفبای تولستوی را آموزش میدیدند.
لئو تولستوي در سال ۱۸۶۲ با زنی جوان به نام «سوفیا» ازدواج کرد و حاصل اين ازدواج سيزده فرزند بود. این ازدواج فراز و فرودهای بسیاری داشت. دورهي اول آن شادکامی و سرخوشی بود و تولستوی شاهکارهای ادبی خود «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» را در این دوران نوشت. بعد از انتشار اين دو رمان شهرت تولستوی به خارج از روسیه رسید و نویسندهای جهانی شد. اما در همین دوران کلیسای ارتدوکس و تزارهای روسیه کنترل و نظارت بر فعالیتهای او را بیشتر کردند. پیشنویس کتابهایش ضبط و توقیف میشد و شایعهی روانپریش بودنش در همهجا به گوش میرسید. در نهایت با انتشار کتاب «رستاخیز» از کلیسای ارتدوکس حکم ارتداد برای تولستوی صادر شد. او چند بعد از اين حكم به زندگياش ادامه داد و درنهايت در سال ۱۹۱۰ میلادی از دنیا رفت و بدون هیچ تشریفات خاصی به خاک سپرده شد.
سبک نگارش لئو تولستوی
هرچند تولستوی در سبک نگارش بسیار متاثر از «ژان ژاک روسو» بود، اما بدون شک بيشتر نویسندگان بعد از تولستوی، به نحوی متاثر از سبک نویسندگی او هستند. او هنر را برای هنر نمیخواست. بلکه معتقد بود ادبیات و رماننویسی ابزاری برای بیان مفاهیم اخلاقی و اجتماعی هستند. از نظر تولستوي داستانها فقط برای سرگرمی مخاطبها نوشته نمیشوند، بلكه آنها میخواهند از قضاوتهای بیرحم و بیملاحظهی انسانها کم کنند و کمکی برای گسترش مهربانی، خوشذوقی اخلاقی و سلامت عاطفی باشند.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
برای صدمین بار به خود میگویم چه شد که کار به اینجا کشید. شوهرم نیز به همان صورت است که بود، فقط چین میان ابروانش عمیقتر و موهای سفید شقیقههایش بیشتر شده است و نگاهش که زمانی نافذ و پیگیر بود پشت پردهای ابهام پنهان و از من گریزان است. من هم همانم که بودم، گیرم دلم از عشق و میل به دوست داشتن خالی است. دیگر به کار کردن احساس نیاز نمیکنم و از خودم رضایتی ندارم. شور مذهبی و وجد عشق و رضایت از سرشاری زندگی در نظرم به گذشتهای بسیار دور واپس رفته است و ناممکن جلوه میکند. زندگی برای همنوع که زمانی در نظرم چنین بدیهی و درست مینمود امروز به دشواری برایم فهمیدنی است. زندگی برای همنوع، جایی که میلی به زندگی برای خودم نیز ندارم چه معنایی دارد؟
چنانکه گفتی افکارش را دنبال کنان گفت: بله ما همه و خاصه شما زنها، باید کشاکش زشت و بیمعنای زندگی را باور نمیکند و نمیپذیرد. خیلی مانده بود که تو از دریای دیوانگیها و بازیهای کودکانهی زندگی که من درگیریات با آنها را تحسین میکردم بیرون آیی. این است که آسودهات گذاشتهام تا همه چیز را خود بیازمایی و بحران شور شبابت بگذارد و احساس میکردم که حق ندارم در تنگنایت بفشارم، گر چه برای من این جوانیها مدتها بود سپری شده بود.
من نمیتوانم دختر جوانی را تحسین کنم که تنها وقتی زنده است که مردم از او تعریف کنند، اما به محض اینکه تنها میماند، فرو میپاشد و چیزی به مذاقش خوش نمیآید، کسی که هیچ از خودش ندارد و تنها برای عرضه زنده است.
علی –
کتابی روانشناختی از تحول عاطفی یک زن
علی –
تولستوی شاید این داستان را با الهام از زندگی زناشویی خودش نوشته است زیرا او هم با همسرش اختلاف سنی زیادی داشت و به دنبال آرامش و سادهزیستی بود.