نسترن های صورتی
نسترن های صورتی قیمت اصلی: 60,000 تومان بود.قیمت فعلی: 51,000 تومان.
بازگشت به محصولات
برتا ایسلا
برتا ایسلا قیمت اصلی: 195,000 تومان بود.قیمت فعلی: 165,750 تومان.
اشتراک گذاری

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

رام کننده

رام کننده

نویسنده

مترجم

ناشر

موضوع

قطع کتاب

نوبت چاپ

سوم

سال انتشار

1393

قیمت بر اساس تعداد خرید
1-10 11-20 21-100 101+
72,250 تومان 68,000 تومان 63,750 تومان 59,500 تومان

برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

قیمت اصلی: 85,000 تومان بود.قیمت فعلی: 72,250 تومان.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

با خرید این محصول 7 سکه معادل 1,445 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!

ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 500,0000 تومان

امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ

کادوپیچ

برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)

من تله شده بودم و این را وقتی فهمیدم که دیگر دیر شده بود. جلو چشم‌هایم داشتم ذره‌ذره نابود می‌شدم و تنها کاری که از دستم بر‌می‌آمد تماشا کردن بود… شاید بی‌خود نبود که پدرم بهم گفته بود: «چندبار تا حالا ازم پرسیدی شغلم چیست، چه‌کاره‌ام؟ و چرا این‌طوری مثل خزنده‌ها زندگی می‌کنیم؟ تو کی هستی واقعاً و چرا من چهارچشمی این‌همه وقت مراقبت بودم و پول خرجت کردم. آمده‌ام امروز این‌جا اسرار زندگی‌ات را صاف و پوست‌کنده برایت بگویم، چون تله شدی و دیگر وقتی نداری. تنها راه نجاتت این است که بروی و آن کاری را که ازت می‌خواهند برای‌شان بکنی. اگر آن کاری را که می‌خواهند انجام ندهی، قبل از آن‌که متوجه بشوی جنازه‌ات هم پوسیده. تو مثل یک بمب پیچیده می‌مانی. چون با کوچک‌ترین دستکاری ممکن است منفجر شوی و حساب خودت و بقیه را برسی.»

وزن 200 گرم
نویسنده

مترجم

ناشر

موضوع

قطع کتاب

نوبت چاپ

سوم

سال انتشار

1393

تعداد صفحه

232

جلد کتاب

شومیز

زبان کتاب

فارسی

شابک 9789643627522
0 نقد و بررسی
طراحی جلد و صفحات کتاب
0
جذابیت محتوا و موضوع کتاب
0
محتوای مفید و آموزنده
0

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رام کننده”
قیمت بر اساس تعداد خرید
1-10 11-20 21-100 101+
72,250 تومان 68,000 تومان 63,750 تومان 59,500 تومان
شناسه محصول: 79847 دسته: , , برچسب: ,

بریده هایی از این کتاب

برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

اگر ملافه‌ای، چیزی دم‌دستم بود تا روی خودم بکشم، می‌توانستم فکرم را یک‌کم جمع کنم، ببینم چه دارد سر هم می‌کند. آدم واقعاً باید خیلی بدشانس باشد که سال‌های سال انتظار بکشد اسرار زندگی‌اش را بهش بگویند. و وقتی برای گفتن اسرارش بیایند سراغش که او لخت، مثل مدل نقاش‌ها، روی تختی دراز کشیده باشد و نتواند حتا انگشتش را تکان بدهد. نمی‌خواستم در آن وضعی که بودم همه‌چیز در ذهنم ثبت شود. این‌طوری تا به گذشته‌ام یا کس‌وکارم فکر می‌کردم آن صحنه هم خودبه‌خود می‌آمد جلو نظرم. به مرحبا گفتم:
«می‌شود یک‌کم آن‌طرف را نگاه کنی؟»
کاش این حرف احمقانه را نمی‌زدم. چون مرحبا برای اولین‌بار شاید سر برگرداند طرفم و زُل زد بهم.‌ جا خورده بود چه دارم می‌گویم. حتماً منتظر سؤال مهمی بود.

هر چه زور زدم ببینم منظور مخترع تلگراف، آن هم کلهٔ صبح چه ربطی به من دارد چیزی به عقلم نرسید. چون داشتم فکر می‌کردم ببینم آن شورتِ نامرد را کجا انداختم. مرحبا چیزی را در آن دورها با چشم دنبال می‌کرد:
«چندبار تا حالا ازم پرسیدی شغلم چیست، چه‌کاره‌ام؟ و چرا این‌طوری مثل خزنده‌ها زندگی می‌کنم؟ و تو کی هستی، پدر و مادرت کی هستند، کجا هستند؟ و چرا من چهارچشمی این‌همه سال مراقبت بودم و پول خرجت کردم… و هزارتا سؤال دیگر که پرسیدی یا نپرسیدی، اما می‌خواستی بپرسی. آمده‌ام امروز این‌جا اسرار زندگی‌ات را صاف و پوست‌کنده برایت بگویم. چون دیگر فرصتی نداری و امروز آخرین روزی است که ما همدیگر را می‌بینیم… اگر خوشحال می‌شوی بگذار بگویم: من آن کسی که تو فکر می‌کنی نیستم، یک نفر دیگر هستم. خب عیب ندارد، تو هم آن کسی که هستی نیستی، چون می‌توانی چند نفر دیگر هم باشی. برای دانستن هر چیزی در این عالم آدم باید تاوان بدهد.»

مرحبا به چیزی در آسمان خیره بود. نمی‌دانم از کجا فهمید که بیدار شدم. چون کلی وقت بعد گفته بود:
«یک چیزی بپرس.»
و وقتی دید چیزی نمی‌پرسم مجبور شد خودش بپرسد:
«می‌دانی اولین جمله‌ای که مخترع تلگراف، تلگراف کرده چه بوده؟»
خیلی عقل می‌خواهد نصفه‌شب یکی آدم را لخت غافلگیر کند و بعد ازش بپرسد که اولین تلگراف جهان چه بوده و… فکر کنم قیافه‌ام بدجوری دیدنی شده بود. مرحبا گفته بود:
«تلگرافش این بود: “کار خدا را ببین.”‌ یا یک چیزی شبیه این.»

نمی‌توانستم چشم از راهرو بردارم: یک سرِ راهرو اتاق من بود و سرِ دیگرش آشپزخانه و مستراح. مرحبا برخلاف همیشه این‌بار روی صندلی‌یی وسط راهرو نشسته بود و از پنجره‌های مُشبک چوبی زُل زده بود به باغ. بی‌آن‌که چشم از او بردارم آرام با دست دنبال شورتم گشتم. تنهایی خوبی‌های زیادی دارد: شاید یکی‌اش این بود که می‌توانستی تمام روز هر طور که می‌خواهی، حتا لخت برای خودت تو خانه بگردی و چیز بپزی و بخوابی… و به همه‌چیز محرم باشی.