گالری کهن الگوها
گالری کهن الگوها قیمت اصلی: 80,000 تومان بود.قیمت فعلی: 68,000 تومان.
بازگشت به محصولات
فلش
فلش قیمت اصلی: 21,000 تومان بود.قیمت فعلی: 17,850 تومان.
اشتراک گذاری

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

بی تو پریشانم

بی تو پریشانم

قیمت اصلی: 41,000 تومان بود.قیمت فعلی: 34,850 تومان.

زندگی شهید حجت الاسلام محمد پورهنگ به روایت و قلم همسرشهید زینب پاشاپور

(دیدگاه کاربر 2)
قیمت پشت جلد:41,000 تومان
نویسنده

ناشر

موضوع

قطع کتاب

نوبت چاپ

چهارم

سال انتشار

1399

قیمت بر اساس تعداد خرید
1-10 11-20 21-100 101+
34,850 تومان 32,800 تومان 30,750 تومان 28,700 تومان

برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

قیمت اصلی: 41,000 تومان بود.قیمت فعلی: 34,850 تومان.

در انبار موجود نمی باشد

QR Code
قیمت پشت جلد:41,000 تومان

با خرید این محصول 3 سکه معادل 697 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!

ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 500,0000 تومان

امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ

کادوپیچ

برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)

همسر شهید در این کتاب به روایت نکته هایی ناب از ویژگی های بارز شهید حجت الاسلام پورهنگ و خاطراتی از ماموریت تبلیغی ایشان به شهر لاذقیه سوریه می پردازد.
قلم نویسنده به شیوه ای داستانگونه و دلکش آدمی را با خودش تا لحظه به شهادت رسیدن حجت الاسلام محمدپورهنگ همراه میکند و حلاوت جانفشانی ها، سختی ها، غریبانه دفاع کردن از حریم ولایت و کار فرهنگی کردن در شهری جنگ زده چون سوریه را به دل و جان خواننده می چشاند.

قیمت بر اساس تعداد خرید
1-10 11-20 21-100 101+
34,850 تومان 32,800 تومان 30,750 تومان 28,700 تومان
شناسه محصول: 71449 دسته: , برچسب: , , ,

بریده هایی از این کتاب

برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

کتاب را بست و منتظر ماند. گفتم: -خب نظرتون چیه؟
سرش را پایین انداخت تا سرخی صورتش را مخفی کند. حس کردم میخواهد از جواب دادن طفره برود.
-شما می تونید شبیه این آدم بشید؟
یقه پیراهنش را که از زیر پلیور سورمه ای رنگش بیرون زده بود، مرتب کرد. با سرفه بیجانی گلویش را صاف کرد. سرش را که بالا آورد، نگاهم را از او دزدیدم.

-شبیه شهید همت شدن خیلی سخته