حس غربت مثل آتشفشان خفته ای ناگهان بیدار می شود. تنوره می کشد. بغض از سینه و گلویم مثل گدازه فواره می کشد و تمام تنم را می لرزاند و باران داغ و سوزانش می پاشد روی گونه ها و صورتم.
جواد ببیند می گوید خدا دیوانه هایش را هوشیار کند.
دلم برای مادرم، برای دست های زمخت و زبرش که همیشه خدای بوی خمیر می دادند. تنگ شده؛ برای شب هایی که زیر نور ماه روی تخت می نشستیم و برای من اوسنه تعریف می کرد. صدای سگ که از دور دست می آمد، می ترسیدم. خودم را می چسباندم به سینه گرم و نرمش. چه آرامشی بود توی آغوشش!
Previous product
بازگشت به صفحه محصولات
به همین سادگی
24,000 تومان 21,600 تومان
Next product
نبرد تک خوان
40,000 تومان 36,000 تومان
آتش کف دست
45,000 تومان 40,000 تومان
وزن | 189 g |
---|---|
نویسنده | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
شابک | 9786004413138 |
نوبت چاپ | اول |
سال انتشار | 1400 |
تعداد صفحه | 191 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
فقط 1 عدد در انبار موجود است
با خرید این محصول 4 سکه در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
دسته: ادبیات, رمان و داستان ایرانی
برچسب: داستان ایرانی, داستان هیجانی
توضیحات
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.