بریده هایی از کتاب "عدالت"

عطیه

آدم باید خودش رو از اتفاق‌ها دور کنه. کسی که نمی‌تونه فراموش کنه، خودش رو پرت می‌کنه جلوی زمان و له می‌شه، اما من می‌خوام انتقام بگیرم.

عطیه

قاضی شغل حساسی داره؛ باید مراقب باشه این نهادِ پرعیب‌ونقص یعنی دستگاه عدالت کار خودش رو انجام بده، یعنی رعایت حداقلیِ قواعد بازی بشری در این دنیا. لازم نیست که قاضی حتماً خودش عادل باشه، مثل پاپ که نباید حتماً معتقد باشه. ولی اگه هرکسی تصمیم بگیره به همت خودش عدالت رو اجرا کنه، خدا می‌دونه چه کارهای غیرانسانی‌ای اتفاق می‌افته. این آدم متوجه نمی‌شه که گاه‌وبیگاه حقه‌بازی مفیدتره تا درستکاری، چون جعبه‌دنده‌ی دنیا هرازگاهی باید روغن‌کاری بشه. 

عطیه

حقیقت جمله‌ای نیست که بتوان آن را نوشت. حقیقت ورای هر تلاشِ زبانی است، ورای هر شعر و شاعری. 

عطیه

اجرای عدالت فرق دارد با اینکه مجبور باشی زندگی‌ات را در انتظارش سپری کنی.

عطیه

قتل قتله، مسلماً، اما برای دانشمند، قتل یک پدیده‌ست که باید مثل همه‌ی پدیده‌ها مورد تحقیق قرار بگیره. تا الآن تحقیقات محدود بوده به پیدا کردن علل، انگیزه‌ها، ریشه‌ها، تاثیرات محیطی، ولی من الآن باید برم سراغ پیامندها.

عطیه

من نه قدیسم و نه اهریمن. من، خیلی ساده، یک آدمم که به این نتیجه رسیده که آدم برای زندگی چیزی بیشتر از یک سلول نیاز نداره. برای مردن، از این هم کمتر: یک تختخواب کافیه، بعدش هم یک تابوت. 

عطیه

عدالت البته به‌طور عمده پشت صحنه اتفاق می‌افتد، و پشت صحنه هم صلاحیت‌های ظاهراً تعریف و تعیین‌شده مخدوش می‌شوند و در هم می‌روند، نقش‌ها عوض می‌شوند یا به گونه‌ی دیگری تقسیم می‌شوند! کسانی با هم گفت‌وگو می‌کنند که در برابر افکار عمومی در نقش دشمنان آشتی‌ناپذیر وارد صحنه می‌شوند، لحن به‌کلی تغییر می‌کند، همه‌ی چیزها هم ثبت و واردِ پرونده‌ها نمی‌شود، اطلاعات در اختیار دیگران قرار می‌گیرند یا پنهان می‌شوند. 

عطیه

قتلِ بدون دلیل به نظرش نه رفتاری خلافِ عرف که خلافِ منطق بود، و رفتارِ خلافِ منطق هم وجود نداشت. 

عطیه

چه کسی مقصر است: کسی که قراردادی را پیشنهاد می‌کند، یا کسی که آن را قبول می‌کند؟ کسی که ممنوع می‌کند، یا کسی که ممنوعیت را زیر پا می‌گذارد؟ کسی که قوانین را وضع می‌کند، یا کسی که قانون‌شکنی می‌کند؟ کسی که اختیار می‌دهد، یا کسی که از اختیار استفاده می‌کند؟

عطیه

نماینده‌ی سابق مجلس ایالتی به دوروبر نگاه کرد، رفت به‌سمت وسط سالن. کنار میز کوچکی پروفسور وینتر نشسته بود و سرش گرمِ بشقابی پر از گوشت اردک و سیب‌زمینی و لوبیاسبز بود و گرم یک بطری شراب شامبرتن. کوهلر رولوری بیرون کشید و بی‌آنکه قبلش دوستانه سلام و احوالپرسی کرده باشد، شلیک کرد به عضو انجمن قلم. 

پرداخت آنلاین امن

پرداخت با کارت‌های شتاب

ارسال سریع

ارسال در کوتاه‌ترین زمان

ضمانت بازگشت کالا

ضمانت تا حداکثر ۷ روز

پشتیبانی پاسخ‌گو

پشتیبانی و مشاوره فروش

ارسال هدیه

ارسال کالا به صورت کادویی

فروشگاه اینترنتی کتابستان، جایی است برای گشت و گذار مجازی دربین هزاران عنوان کتابِ پرفروش، به روز و جذاب از ناشران مطرح کشور و خرید آسان کتاب از هر نقطه ایران عزیز بیشتر بخوانید..

  • تلفن: 02191010744
  • تهران: میدان انقلاب .خیابان انقلاب. نرسیده به فخررازی. پلاک 1260
  • ایمیل: info @ ketabestan.net
سبد خرید
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.