خیلی خوب است که قرار است با شما زندگی کنم و مال شما باشم. من تابهحال مال کسی نبودهام.
بریده هایی از کتاب "آنی شرلی (8جلدی) (قابدار) (جیبی)"
حامد
«تو فقط آنی از گرین گیبلزی. هرچقدر هم سعی کنم خودم را بانو کوردیلیا تصور کنم، بازهم خودم را همین شکلی میبینم. اما آنی از گرین گیبلز بودن، هزاران بار بهتر از آنیای است که به هیچ کجا تعلق ندارد.»
حامد
هر کاری که انسان در این دنیا انجام میدهد، خالی از خطر نیست. اگر واقعبین باشیم متوجه میشویم که حتی بچهدارشدن مردم هم میتواند خطرناک باشد؛ چون همهٔ بچهها خوب بار نمیآیند.
حامد
وقتی داستانهای غمانگیز میخوانیم، با شهامت، خودمان را در آن موقعیتها تصور میکنیم، ولی بهمحض اینکه واقعاً غصهدار میشویم، تازه میفهمیم تحملکردنش چه کار سختی است، اینطور نیست؟
حامد
عاشقنشدن هم کار سختی است، مگرنه؟