کیم جونگ ایل تلاش کرد آشوب و هرجومرج را کنترل کند. حکومت او برای تاجرانی که بدون مجوز سفر میکردند شبکهی جدیدی از مراکز بازداشت ایجاد کرد. اما این افراد میتوانستند با بیسکویت و سیگار آزادیشان را از پلیس و سربازان گرسنه بخرند. در شهرهای بزرگ، ایستگاههای قطار، بازارچههای بدون سقف و کوچههای باریک، پر از ولگردهایی شدند که از گرسنگی در حال مردن بودند. کودکان یتیم زیادی که در این اماکن پیدا میشدند به «گنجشکهای ولگرد» معروف شدند.
بریده هایی از کتاب "فرار از اردوگاه 14"
خدیجه
از هر ده خانواده، نه خانوار برای زنده ماندن، مبادلهی کالا میکردند. شهروندان کرهی شمالی بیشتر و بیشتری برای کار، تجارت، خریدوفروش و پرواز به کرهی جنوبی، از مرز میگذشتند و وارد چین میشدند. نه چین و نه کرهی شمالی آماری ارائه ندادند اما میزان این مهاجرتهای اقتصادی بین دهها هزار تا چهارصد هزار نفر تخمین زده میشود.
خدیجه
قحطی و سیلهای نیمهی دههی ۱۹۹۰، اقتصادی را که مرکزگرا طراحی شده بود، ویران کرد. سیستم توزیع عمومی دولت که از دههی ۱۹۵۰ به بیشتر شهروندان کرهی شمالی غذا رسانده بود، از هم پاشید. مردم کرهی شمالی از ترس اینکه مبادا از گرسنگی بمیرند، به تبادل کالا به کالا رو آوردند و این موضوع در میانشان به سرعت رشد کرد و تعداد و اهمیت مغازههای خصوصی بیشتر شد.