بریده هایی از کتاب "یادداشتهای شیطان"

خانم

یک لحظه از انسان شدنم هست که آن را هرگز نمی‌توانم بدون وحشت به خاطر بیاورم؛ زمانی که برای اولین بار صدای تپش قلبم را شنیدم. این صدای دقیق، بلند و منظم، که توامان نوید مرگ و زندگی را می‌دهد، با ترس و تشویشی غریب به شگفتم می‌آورد. آنها همه‌جا ساعت نصب کرده‌اند، اما چه‌طور می‌توانند چنین ساعتی با ثانیه‌شماری سریع که تمام ثانیه‌های زندگی را همراهی می‌کند، توی سینه‌شان حمل کنند؟

خانم

عشق وهم می‌آورد و دلسوزی توان را کم می‌کند و از بین می‌برد.

خانم

به‌هیات انسان درآمدنم دیگر دارد نگرانم می‌کند. هرساعت که می‌گذرد، همه آن چیزهایی که پشت حصار انسانیت گذاشته‌ام، بیشتر فراموشم می‌شود. با هر دقیقه سوی چشمم کمتر می‌شود. انگار این دیوار و حصار انسانیت، نفوذناپذیر است و پشت آن سایه‌هایی ضعیف در جنبش‌اند و من دیگر نمی‌توانم خطوطشان را تشخیص دهم. هر ثانیه که می‌گذرد، صدایم را خفه می‌کند

خانم

برای گرگ، گرگ بودن خوب است، برای خرگوش، خرگوش بودن و برای کرم هم کردم بودن؛ چرا که روج آنها تار و حقیر است و اراده‌شان تسلیم. اما تو، ای انسان، خدا و شیطان را همزمان در وجود خود جمع داری و این دو در چنین کالبد تنگ و تاریکی چه وحشتناک باهم در ستیزند

خانم

من نگاه تندی به چشمهای مگنوس انداختم و مدتی در افسون وحشتناک این نگاه خشک شدم. چهره‌اش می‌خندید. این ماسک رنگ‌پریده هنوز حالت خنده‌ای شاد داشت، اما چشمانش تار و بی‌حرکت بود. در حالی که نگاهش متوجه من بود، جایی دورتر را نگاه می‌کرد و با حالت تار و تهی و جنون‌آمیزش وحشتناک می‌نمود. فقط یک جمجهه، جمجمعه‌ای با آن حدقه تهیِ چشم است که می‌تواند چنین خشمگین بنماید

پرداخت آنلاین امن

پرداخت با کارت‌های شتاب

ارسال سریع

ارسال در کوتاه‌ترین زمان

ضمانت بازگشت کالا

ضمانت تا حداکثر ۷ روز

پشتیبانی پاسخ‌گو

پشتیبانی و مشاوره فروش

ارسال هدیه

ارسال کالا به صورت کادویی

فروشگاه اینترنتی کتابستان، جایی است برای گشت و گذار مجازی دربین هزاران عنوان کتابِ پرفروش، به روز و جذاب از ناشران مطرح کشور و خرید آسان کتاب از هر نقطه ایران عزیز بیشتر بخوانید..

  • تلفن: 02191010744
  • تهران: میدان انقلاب .خیابان انقلاب. نرسیده به فخررازی. پلاک 1260
  • ایمیل: info @ ketabestan.net
سبد خرید
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.