بریده هایی از کتاب "خوشه های خشم"

خانم

شبی سیاه فرا رسید، زیرا ستارگان نمی‌توانستند دل گرد و غبار را بشکافند و زمین را روشن کنند، و نور پنجره‌ها از حیاط خانه‌ها فراتر نمی‌رفت

خانم

آدما به یه نوع فکر کردن عادت می‌کنن، و دیگه سخته اونو ول کنن.

خانم

خیال می‌کردم شیطون دشمنه. اما اونایی که خِر این مملکتو چسبیده‌ان چیزی هستن از شیطون بدتر، و اگه دستشونو کوتاه نکنین ول‌کن معامله نیسن.

خانم

نمی‌دانستند که مرز بین گرسنگی و خشم خط باریکی است

خانم

آدم کاسب ناچاره دروغ بگه، اما اسمشو یه چیز دیگه می‌ذارن. مهم همینه. تو می‌ری اون لاستیکه رو می‌دزدی و تو میشی دزد، اما او می‌خواس چار دولار تورو بابت یه لاستیک کهنه‌ی زهوار دررفته از جیبت درآره. اونا این کارو یه کاسبی حلال می‌دونن

خانم

یه یارو می‌گفت راننده‌های کامیونا هی می‌خورن، همیشه‌ی خدا تو قهوه‌خونه‌ها نشستن و دارن می‌لمبونن.» جود به نشانه تأیید گفت: «خوب دیگه زندگیشون اینه.» «در این‌که تو راه‌ها نگه می‌دارن شکی نیس، اما برای لمبوندن نیس. این جورا هم نیس که همیشه گشنه باشن. فقط موضوع اینه که از دایم رفتن خسته می‌شن، واقعاً خسته می‌شن. قهوه‌خونه‌ها تنها جاییه که آدم می‌تونه نگه داره

خانم

نیاز انگیزه‌ی اندیشه است و اندیشه انگیزه‌ی عمل

خانم

می‌دانیم، همه‌اش را می‌دانیم. تقصیر ما که نیست، تقصیر بانک است. بانک مثل آدم نیست. یا مثل یک مالک که پنجاه هزار جریب زمین دارد. اصلاً مثل آدم نیست. هیولاست.

خانم

زن‌ها و بچه‌ها از ته دل می‌دانستند اگر مردانشان روحیه‌ی خود را از دست ندهند و استوار باشند هیچ مصیبتی گران نیست.

خانم

مرد ندار چگونه می‌تواند از درد و نگرانی دارندگان آگاه باشد؟

پرداخت آنلاین امن

پرداخت با کارت‌های شتاب

ارسال سریع

ارسال در کوتاه‌ترین زمان

ضمانت بازگشت کالا

ضمانت تا حداکثر ۷ روز

پشتیبانی پاسخ‌گو

پشتیبانی و مشاوره فروش

ارسال هدیه

ارسال کالا به صورت کادویی

فروشگاه اینترنتی کتابستان، جایی است برای گشت و گذار مجازی دربین هزاران عنوان کتابِ پرفروش، به روز و جذاب از ناشران مطرح کشور و خرید آسان کتاب از هر نقطه ایران عزیز بیشتر بخوانید..

  • تلفن: 02191010744
  • تهران: میدان انقلاب .خیابان انقلاب. نرسیده به فخررازی. پلاک 1260
  • ایمیل: info @ ketabestan.net
سبد خرید
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.