بریده هایی از کتاب "بابانظر"

خانم

سید رحیم در اولین جلسه دیدارمان، وقتی به همراه سردار محمدزاده از مجموعه تألیفات بنده در مرکز دفاعی امنیتی بازدید می‌کرد گفت: با پشتیبانی چه کسی این همه کار را در آوردی؟ گفتم: هیچ کس، و او خوشحال شد و گفت: این کار، عاقبت دارد

خانم

تخم مرغ آب‌پز را توی دهانم گذاشتم و با انگشت فشار دادم که پایین برود. چمران خنده‌اش گرفت و گفت: می‌جویدید بهتر نبود؟! گفتم: این‌طوری زود هضم نمی‌شود. ممکن است تا دو سه روز دیگر غذا گیرم نیاید

خانم

دو نفر از خانم‌های امدادگر برای بردن برانکارد من آمدند. هر کاری کردند، نتوانستند آن را بلند کنند. عاقبت خودم بلند شدم، راه افتادم و آن‌ها با برانکارد خالی پشت سر من می‌دویدند و می‌گفتند: برادر، شما نباید تکان بخوری!

خانم

عده‌ای راه افتاده بودند و «جاوید شاه» می‌گفتند. پیرمردی که حدود هشتاد سال داشت، نمی‌توانست بگوید جاوید شاه، می‌گفت «چایید شاه

خانم

جلوی خانهٔ آیت‌الله مرعشی که رسیدم، دیدم بندهٔ خدایی، دختربچه‌ای را با خودش می‌برد. بچه گریه می‌کرد. دختر خودم بود. گفتم: اخوی، بچّه را کجا پیدا کردی؟ گفت: از صبح شده وبال گردن من! پدر و مادرش دنبالش نیامده‌اند. گفتم: دختر من است

خانم

من، پدرم و خانواده‌ام در تظاهرات شرکت می‌کردیم. روز یکشنبهٔ سیاه، جلوی استانداری درگیری شد. دخترم که آن زمان پنج شش ماه بیشتر نداشت، به محض حملهٔ تانک‌ها، از دست خانمم می‌افتد در جوی آب و گم می‌شود

خانم

من به خاطر چشم و سرم اجازه راه رفتن نداشتم. وقتی مرا با برانکارد می‌آوردند، دیدم پدرم گریه می‌کند! خیلی ناراحت شدم. روی پله‌ها بودم که گفتم که برانکارد را زمین بگذارید. از روی برانکارد بلند شدم و پایین آمدم. دیدم پدرم با آستین اشک‌هایش را پاک کرد.

خانم

بچه را گذاشتم داخل کاپشنم و نشستم پشت موتور

خانم

دو تا پتو گرفتیم. پتوها خیس بودند. توی یک چاله رفتیم و هر دو از فرط خستگی خوابیدیم. اول که می‌خواستیم بخوابیم، سردمان بود. بعد آهسته آهسته احساس کردم گرم شدیم. دستم را به اطراف کشیدم، دیدم جسم پُرپَشمی بین من و هادی سعادتی قرار دارد. با تعجب نگاه کردم و دیدم یک سگ است. چون آتش عراقی‌ها سنگین بود، این سگ هم از ترس خودش را وسط ما انداخته بود

پرداخت آنلاین امن

پرداخت با کارت‌های شتاب

ارسال سریع

ارسال در کوتاه‌ترین زمان

ضمانت بازگشت کالا

ضمانت تا حداکثر ۷ روز

پشتیبانی پاسخ‌گو

پشتیبانی و مشاوره فروش

ارسال هدیه

ارسال کالا به صورت کادویی

فروشگاه اینترنتی کتابستان، جایی است برای گشت و گذار مجازی دربین هزاران عنوان کتابِ پرفروش، به روز و جذاب از ناشران مطرح کشور و خرید آسان کتاب از هر نقطه ایران عزیز بیشتر بخوانید..

  • تلفن: 02191010744
  • تهران: میدان انقلاب .خیابان انقلاب. نرسیده به فخررازی. پلاک 1260
  • ایمیل: info @ ketabestan.net
سبد خرید
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.