حضرت خضر ع به حضرت موسی ع توصیه کرد:《بدان که قلب تو مثل ظرفی است. همیشه نگاه کن ببین که با چه، قلب خودت را پر می کنی و می خواهی از آن به مردم بدهی.》
انسان باید سعی کند اول قلب خودش را پر از مطالب مفید، حکمت و علم کند و سپس سراغ تربیت مردم برود. اگر قلب انسان خالی از حکمت و علم باشد، نمی تواند به مردم فایده ای برساند. کسانی که بدون علم و دانش می خواهند به مردم یاد دهند معمولا مردم را گمراه می کنند.
بریده هایی از کتاب "کلاس اخلاق (مجموعه اخلاق)"
مریم
خیلی از مسائلی که در ظاهر برای ما بد و سخت است، درواقع به صلاح ماست. اگر خدا پول به تو داده راضی باش؛ اگر فقیر هستی راضی باش؛ خانه داری راضی باش؛ مستأجر هستی راضی باش؛ همهٔ اینها امتحان است. ما باید مثل بیماران باشیم؛ که پزشک هر چه میگوید، انجام دهیم و تشکر کنیم. الآن اگر در بیمارستان بستری شوید و دکتر دستور دهد که به شما دو روز غذا ندهند، شما ناراحت میشوید؟ دکتر را کتک میزنید که چرا گفتهای به من غذا ندهند؟ یا اگر داروی تلخ به شما بدهد یا آمپول بنویسد به دکتر اعتراض میکنید؟ نه! چون میدانید که دکتر صلاح شما را میخواهد. در روایت هم هست که «أَنْتُمْ کالْمَرْضَی وَ رَبُّ الْعَالَمِینَ کالطَّبِیب»(۱۷) یعنی شما مثل مریض هستید و خدا مانند طبیب. ما باید نسبت به خدا هم همینطور باشیم؛ و بدانیم که خدا صلاح ما را میخواهد. ما وظیفهٔ بندگیمان را درست انجام بدهیم، خدا خودش روش خدایی کردنش را بلد است.
خدیجه
استاد ما-آیتالله حاج شیخ علیاکبر برهان-میفرمودند: «شیعهای در سالهای خیلی قبل در بیمارستان شوروی بستری بود. دکتر میآید و میبیند این مریض قرآن میخواند. دکتر به او میگوید: «این قرآن عربی است و تو که نمیفهمی. پس چرا میخوانی؟»
این مریض در جواب میگوید: «آقای دکتر! نسخههایی که شما به ما میدهی هم ما نمیدانیم چیست. اما با این حال آن نسخه را میگیریم و میبریم. داروخانه آن را میخواند و به ما دارو میدهد. ما هم میخوریم.»
دین هم به ما دستور داده قرآن بخوانیم که برای مریضیهای روحی، خوب است. ما هم میخوانیم.
لذا اگر کسی این اشکال را گرفت، شما هم این جواب را به او بدهید.
خدیجه
بعضی میگویند: «چرا ما باید نماز و قرآن را عربی بخوانیم. ما فارس هستیم.»
خب اینها از لحاظ فکری مریض هستند. چون همین شخص تابهحال نشده که به دکتر بگوید: «چرا این نسخه را انگلیسی مینویسید. ما که فارس هستیم. پس نسخه را فارسی بنویس!»
اما پای دین و خدا که وسط میآید میگوید: «چرا من نماز را باید عربی بخوانم یا چرا قرآن و دعاها به زبان عربی است.»
مریم
شکیبایی و صبر در سختیها اگر فرزندت را از دست دادی، کاسبی خوبی نداری، سَرت را کلاه گذاشتهاند، زندگی سختی داری، در همهٔ سختیها صبر کن. خودت را اذیت نکن. فشار زندگی را تحمل کن که همین، از گنجهای خوبی است. مبادا لب باز کنی و به خدا شکایت کنی. اصلاً خاصیت دنیا، سختی است. یکی از اولیای خدا بود که بیست سال در بستر بیماری بود، اما هیچگاه از او نشنیدند که لب به شکایت باز کنند.
مریم
جهاد اکبر این است که هر کاری که دلت میخواهد انجام ندهی؛ بلکه هر کار که خدا راضی است و دین گفته انجام بدهی. من هشت یا نُه ساله بودم. معلمی داشتیم به نام آقای ادیب. یادم هست که ایشان میگفت: «اگر پدرتان امروز به شما پول داد و دلتان بستنی خواست، بستنی نخرید؛ بروید یک خوراکی دیگر بخرید. از الآن خلاف خواستهٔ نفستان عمل کنید که بزرگ شدید بتوانید از گناه دوری کنید.»
مریم
خصوصیت نفس انسان اگر شما دشمنی داشته باشی، و کاری مطابق میل او انجام بدهی، یا با او دستِ دوستی بدهی و محبت کنی و معذرتخواهی کنی، او با شما دوست میشود. اما نفسِ شما اینطور نیست؛ نفس، هرچه باب میلش انجام بدهی، شما را بیشتر اذیت میکند و شما را بیشتر به سمت جهنم میبرد؛ نهتنها با شما دوست نمیشود و شما را از جهنم نجات نمیدهد، بلکه شما را بیشتر به دامن شیطان میکشد. نفس مانند اسب سرکش است؛ اسب سرکش رَم میکند و سر صاحبش را بالای سردرِ طویله میزند؛ صاحبش در خون خودش غوطهور است، اما اسب دارد جو میخورد. پس با نفستان دشمن باشید. با او دوستی نکنید که دوستی با نفس نتیجهاش بدبختی و جهنم است.
مریم
گناهی که پشیمانی به دنبال دارد «آدمکشی باعث پیشمانی ابدی برای انسان میشود.»(۶۶) اینکه انسان یک شخص را به قتل برساند، نتیجهاش این میشود که یک نسل- که معلوم نیست چند هزار نفر بودهاند- از بین میرود. و این قتل، ظلم به همهٔ آنهاست. مراقب باشید. گاهی یک کینه یا حسد باعث میشود که شیطان شخصی را وسوسه کند تا کسی را بکشد. اهل کینه و حسادت نباشید. اینها مقدمهٔ آدم کشی است. یا اینکه انسان بدون اجازهٔ مرجع تقلیدش و بدون عذر برود و بچهاش را سقط کند. سقطجنین گناه بزرگی است که متأسفانه امروز شنیدهام دارد زیاد میشود. اگر جنینی را سقط کنند باید دیه بدهند. یا ممکن است مردی عصبانی شود و زنش را که باردار است کتک بزند و بچهٔ آن زن از بین برود. اینها همه آدمکشی است. اینها همه باعث میشود انسان تا ابد پشیمان باشد.
مریم
عبادت چه زمانی مفید است؟ حضرت موسی بن عمران (ع) به مردی رسید که در سجده بود؛ حضرت عبور کرد و به کارهایش رسید؛ وقتی برگشت، دید که آن مرد هنوز در سجده است؛ حضرت موسی (ع) تعجب کرد و به آن مرد گفت: «تو چقدر آدم خوبی هستی. اگر حاجتت دست من بود حتماً آن را روا میکردم.» خداوند وحی فرستاد: «ای موسی! چه میگویی؟ اگر این مرد آنقدر سجده کند که گردنش قطع شود، باز هم فایده ندارد. مگر آنکه از آن چیزهایی که من مکروه کردهام روی بگرداند و به چیزهایی روی آورد که من دوست دارم.»(۴۱) یعنی سجدهٔ او ظاهری است؛ و در وجود خودش صدها بدی دارد؛ مثلاً اهل غیبت است؛ اهل دروغ است؛ اهل خمس و زکات نیست؛ به نامحرم نگاه میکند؛ و … پس عبادت ما وقتی مفید است که از گناهان دوریکنیم.
مریم
در روایات آمده است: «روزگاری میآید که مردم شکمهایشان خدایشان میشود.»(۴۲) امروز ما نمونههای این روایت را زیاد میبینیم. لذا وقت نماز شما میبینید که خیلی از مردم، در نانوایی یا رستوران یا سر سفرهٔ غذا نشستهاند؛ و بهجای آنکه به خانهٔ خدا بروند و اول وقت نماز بخوانند، به خانهٔ شکمشان میروند. گاهی شما میبینید که بعضی از امروز به یاد این هستند که فردا و پسفردا، غذا، چه بخورند؟ و دغدغهٔ مهمشان شکمشان است. زمان قدیم اینطور نبود. ما گاهی اگر پول داشتیم یک سیر گوشت میخریدیم و آبگوشت بار میگذاشتیم. اصلاً اینطور نبود که مردم دائماً مرغ و گوشت بخورند و به فکر بهترین غذاها باشند.