هنوز نیم قرن از حجةالوداع نگذشته، امت محمد (ص) تیغ بر اوصیای او كشیدهاند و با نام اسلام، قلب اسلام را كه امام است، میدرند! اجسامشان به جانب قبله نماز میگزارند، اما ارواحشان هنوز همان اصنامی را میپرستند كه ابراهیم شكسته بود. اجسامشان به جانب قبله نماز میگزارند، اما ارواحشان با باطن قبله كه امامت است، پیكار میكنند. جاهلیت ریشه در درون دارد و اگر آن مشرك بتپرست كه در درون آدمی است ایمان نیاورد، چه سود كه بر زبان لاالهالاالله براند
بریده هایی از کتاب "فتح خون: روایت محرم"
مریم
آنگاه كه دنیاپرستانِ كور والی حكومت اسلام شوند، كار بدینجا میرسد كه در مسجدهایی كه ظاهر آن را بر مذاق ظاهرگرایان آراستهاند، در تعقیب فرایض، علی را دشنام میدهند؛ و این رسم فریبكاران است: نام محمد را بر مأذنهها میبرند، اما جان او را كه علی است، دشنام میدهند.
مریم
عجبا! امام مأمن كرۀ ارض است و اگر نباشد، خاكْ اهل خویش را یكسره فرومیبلعد، و اینان برای او اماننامه میفرستند… و مگر جز در پناه حق نیز مأمنی هست؟
مریم
آن كدام رنج طاقتفرسایی است كه چاهها را رازدار نالههای علی كرده است؟ هیچ دیدهای كه نخلها بگریند؟… هرگز غروبْهنگام در نخلستانهای كوفه بودهای؟ گویی هنوز صدای بغضآلود امام علی (ع) از فاصلۀ قرنها تاریخ به گوش میرسد كه با مردم كوفه میگوید: «یا اَشْباهَ الرِّجالِ وَ لا رِجالَ… ـ ای نامردمان مردمنما، ای آنان كه همچون اطفال در عالم رؤیاهای خویش غرقهاید و عقلتان همچون نوعروسانِ تازه به حجله رفته است! دوست داشتم كه شما را هرگز نمیدیدم و نمیشناختم كه مرا از آن جز ندامت و اندوه نصیبی نرسیده است. خداوند مرگتان دهد كه قلبم را سخت چركین كردهاید و سینهام را از غیظ آكندهاید… چون در ایام تابستان شما را به جنگ فرا خواندم، گفتید اكنون در بحبوحۀ خرماپزان است، بگذار تا گرما كمی پایین افتد! و چون در زمستان شما را گسیل داشتم، گفتید اكنون چلۀ زمستان است، بگذار تا سوز سرما فرونشیند! و این بهانهها همه تنها برای فرار از سرما و گرماست.