کلارک هال دوران تحصیل خود را صرف مطالعهٔ موشهای سرگردان در مازها کرد که البته نمودی استعاری داشت، چراکه دوران جوانی خودِ هال پر بود از مسیرهای بنبست.
بریده هایی از کتاب "آناتومی پیشرفت"
خانم
هال دههها از عمرش را صرف تماشای موشهایی کرد که در پیچوخمهای مازها میچرخیدند، چراکه او نیز، همچون اغلب روانشناسان همعصرش، از علاقهمندان به حوزهٔ یادگیری و رفتار بود. مازها به او این امکان را میدادند تا سرعت حرکت این حیوانات را در محیطی کنترلشده اندازهگیری کند
خانم
وقتی هدف نهایی در معرض دیدشان بود، طوری میدویدند که گویی در سراشیبی قرار گرفتهاند.»