بریده هایی از کتاب "من دانای کل هستم"

خدیجه

زیر درخت کُناری، لب رودخانه نشسته بودیم. هوا شرجی بود و عیدی خیس عرق شده بود. بس که چاق بود لامَسّب. پیراهن‌های باباش را می‌پوشید. به خاطر هیکل گنده‌اش.
اسی گفت: «پول زیادی نمی‌خواد بدی، خره. اما اگه بردی، اگه تا آخرش رفتی، می‌تونی صدتا تمبر بخری.»

خدیجه

اسی گفت: «خیلی کیف می‌ده.» گفت: «سر پول بازی می‌کنیم. هر چی باشه از درخت بالا رفتن و تیله‌بازی و دنبال گربه‌ها افتادن که بهتره.»
عیدی گفت: «م م من نیستم. م من پو پول ندارم.» گفت: «اَاَاَ اگه پول داشتم سری س س س سه‌تایی سبز آپولو سی ی ی ی زده رو از داود می‌خریدم. ش ش شاید هم ت ت تمبر تکی تاج‌محل رو.»

خدیجه

همه‌ش تقصیر اسی بود. لعنت به اسی. لعنت به خودش و آن بازی مسخره‌ش. خبرمرگش یعنی بازی جدیدی آورده بود. گفت چیزهایی از رادیو شنیده و بازی را از روی آن چیزها خودش اختراع کرده. طوری می‌گفت «اختراع» انگار بیوک جی. اس. ایکس اختراع کرده بود.

پرداخت آنلاین امن

پرداخت با کارت‌های شتاب

ارسال سریع

ارسال در کوتاه‌ترین زمان

ضمانت بازگشت کالا

ضمانت تا حداکثر ۷ روز

پشتیبانی پاسخ‌گو

پشتیبانی و مشاوره فروش

ارسال هدیه

ارسال کالا به صورت کادویی

فروشگاه اینترنتی کتابستان، جایی است برای گشت و گذار مجازی دربین هزاران عنوان کتابِ پرفروش، به روز و جذاب از ناشران مطرح کشور و خرید آسان کتاب از هر نقطه ایران عزیز بیشتر بخوانید..

  • تلفن: 02191010744
  • تهران: میدان انقلاب .خیابان انقلاب. نرسیده به فخررازی. پلاک 1260
  • ایمیل: info @ ketabestan.net
سبد خرید
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.