هجده سالگی نقطه پایان هیچ زندگی ای نمی تواند باشد، خیلی زود است.
بریده هایی از کتاب "حانیه"
اریحا
یک وقت هایی یک نه گفتن ممکن است عاقبت بخیرت کند و یک وقت هایی به اسم دین کاری می کنی که تا قیامت، جهنم را برای خودت قرق می کنی.
اریحا
صبوری به استخوان هایش درد می پاشد
اریحا
ادم پریشان چهارچوب و قاعده ندارد
اریحا
حوادث پس از مرگ سخت از ان است
اریحا
چه خوشبخت است انسان که مخیر است بین سعادت و شقاوت.
اریحا
عشق قوانین فیزیک را به هم میریزد
اریحا
دانایی اندوه می اورد
اریحا
این جهان فقط یک علی داشت که همه ی این کار ها را خودش می کرد و دیگر نخواهد داشت
اریحا
فرق غرب و شرق همین است. غرب همه چیز را می سازد و شرق همه چیز را از دل خودش بازافرینی می کند.