بین تاریخ فروش این اوراق و تاریخی که باید آنها را واگذار میکردیم، روز آخر ماه، بورس سقوط میکرد، روی همین قمار کرده بودیم. این سقوط نتیجهی خبری بود که ما منتشر میکردیم. متخصصانِ نزدیک به من پیشبینی میکردند اوراقی که الآن صد فروخته بودیم، روز فروش قطعی، یعنی پنج روز بعد، پنج هم نمیارزند. برای اینکه جلب توجه نکنیم، تبادلات مالی را بین دهها شرکت در بخشهای مختلف پخش کرده بودیم. بخشهای هدف پُرشمار بودند: انرژی، کشاورزی، خوراک، پوشاک، آب، بازیافت زباله، شرکتهای حوزهی سلامت، پزشکی، دارویی، کفنودفن، تجهیزات اتاق خواب، تسلیحات نظامی و البته باید اعتراف کرد پوشاکِ نوزاد و کودک، لنز چشم و سمعک و همانطور که خود شما هم میتوانید تصور کنید، اینها بخش مهمی از همان اقتصادی بودند که پس از گذشتِ 140 سال از رکود سال ۱۹۲۹، حالا سنگینترین بحران بورسی تاریخ خود را تجربه میکرد، بحرانی که یک «تعاونی استارتآپ ایسلندیِ» کوچک پشتش بود.