هنگامی که آقای دارسی آموزش سربازان وظیفه را در کوههای شمالغربی ایران به پایان رساند و درصدد ترک ایران و آغاز سفری طولانی به سرزمین خود بود، عباسمیرزای نایبالسلطنه خِفتش کرد و، بهرغم میل قلبی آقای دارسی، مجابش کرد که محصلان را تا انگلستان همراهی کند. آقای دارسی این موضوع را در نامهای از دربار شاهزادهٔ نایبالسلطنه در تبریز، خطاب به وزارت خارجه در لندن بهظرافت بیان کرده است: «شاه عالیجاه به من فرمان داده است که ملازم پنج تن از افراد ملت ایشان باشم و برنامهٔ تعلیماتشان در انگلستان را تدارک ببینم تا پس از آن بتوانند به دولت خود خدمت کنند.
بریده هایی از کتاب "عشق غریبه ها"
خدیجه
قصهای آشنا به نظر میرسد، اما در تصادفی عجیب از همپوشانیِ تاریخ و ادبیات، در میان این افسران مردی دیده میشد که انگار از لابهلای ورقهای رمان غرور و تعصب بیرون آمده بود: یک آقای دارسیِ واقعی (و نه دارسی رمان جین آستین). او کلنل جوزف دارسی (۱۸۴۸ ـ ۱۷۸۰) از رستهٔ توپخانهٔ سلطنتی بود که در ۱۸۱۵ در گریت یارموت همراه با محصلان پا به ساحل گذاشت و آنها را به جامعهای معرفی کرد که خانم آستین دربارهاش رمان مینوشت.
خدیجه
بریتانیا، هراسان از توسعهٔ قلمروِ روسیه در آسیا و مشکوک به جاهطلبیهای ناپلئون، با پیشنهاد کمک به ایران در حوالی ۱۸۱۰، شماری از افسران خود را به این کشور فرستاده بود تا ارتش ایران را آموزش دهند. برخی از این افسران در مراحل پایانی جنگِ ناکامِ ایران با روسیه از ۱۸۰۴ تا ۱۸۱۳ در کنار سربازان ایرانی جنگیده بودند.
خدیجه
اهمیت این مأموریت برای میرزا صالح، که خود پسر یکی از مقامات دربار بود، بههیچوجه پوشیده نبود. ایران با روسیهای بهظاهر توقفناپذیر شاخبهشاخ شده بود که، پیش از آن، امپراتوری عثمانیِ بسیار قدرتمندتر از ایران را شکست داده بود. ایران نهتنها فناوری لازم برای دفاع از خود را نداشت، بلکه عاجز بود از اینکه ائتلافهای سیاسی و سبْک و منش اروپاییان برای گفتوگو با همسایگانِ گاه متخاصم خود را بشناسد یا حتی درکشان کند.
خدیجه
میرزا صالح سودای آموختن زبان انگلیسی را داشت تا به دانشی دست یابد که مخزنش به قول او در «مدرسههای آکسفورد» بود. او با مأموریتی پا به انگلستان گذاشته بود و هیچچیز جز آن برایش معنی نداشت؛ شاهزادهٔ نایبالسلطنه او و همراهانش را فرستاده بود تا برای حفظ ایران از گزند امپراتوری روسیه، که دو سال پیشتر استانهای شمالغربی ایران را اشغال کرده بود، به کسب جدیدترین آموزههای علمی بپردازند.