بریده هایی از کتاب "خطاب به عشق (دفتر دوم)"

حامد

بگویم چه در دلم می‌گذرد؟ خب من همه چیز را به تو می‌گویم، بدون هیچ نیت درونی، عشق عزیزم. آنچه درباره‌اش با تو حرف نمی‌زنم، خودت می‌دانی، این ازهم‌گسیختگی‌ست که در آن افتاده‌ایم، این رنج کشیدن از رنج دادن است، ناتوانی در خوشبخت نگه داشتن کسی که از همۀ دنیا بیشتر دوستش داریم. عزیزم، به‌جز تو با که می‌توانم از آن حرف بزنم. وقت‌هایی هست که به خودم نزدیک نیستم که دوست دارم فرار کنم یا بمیرم. اما همیشه لحظه‌ای هست که برمی‌گردم سمت عشقمان و در عشقمان غرور واقعی را می‌یابم؛ چیزی که از من برگذشته و از مبارزۀ مشترکمان هستی یافته است.

حامد

حقیقت ندارد که آدم‌ها بهتر می‌شوند و همیشه به اینکه چه چیزهایی را از دست داده‌ام، واقفم. اما آدم کمابیش می‌پذیرد که کیست و چه می‌کند. این‌طور است که آدم به‌راستی بزرگ می‌شود، مرد می‌شود. با تو خودم را مرد حس می‌کنم. بی‌تردید از همین روست که همیشه حس قدردانی عظیمی به عشقم آمیخته است. و تنها نگرانی‌ام این است که شک دارم بتوانم آن‌قدر که به من بخشیده‌ای، نثارت کنم. من با هر یک از اشک‌هایت گریه می‌کنم، چون خودم را بیچاره و ناتوان احساس می‌کنم. چون این‌طور بی‌دست‌و‌پا مانده‌ام، با این فریاد بلند محبت و فداکاری که باید فرو بدهم.

حامد

دو نفر که همدیگر را دوست دارند، عشقشان را فتح می‌کنند، زندگی و احساسشان را می‌سازند و این فقط علیه شرایط نیست بلکه علیه تمام چیزهایی‌ست که آن‌ها را محدود و ناتوان می‌کند، به عذابشان می‌اندازد و بهشان فشار می‌آورد.

حامد

منتظرت می‌مانم، به‌درازای زندگی، آن‌قدر که عشق برای تو و برای من معنا پیدا کند. اگر تو فقط یک‌بار مرا از ته دل دوست می‌داشتی، باید می‌فهمیدی که انتظار و تنهایی برای من فقط مترادف نا‌امیدی‌ است.

حامد

از وقتی مرد شده‌ام، مدام درگیر این جنگ بوده‌ام. فقط می‌توانم بخوابم، همین. بخوابم و رو کنم به دیوار و انتظار بکشم

حامد

حدس می‌زنم که تو این حق را برای من قائل نیستی که شریک لحظات شادی‌ات باشم، اما به‌نظرم هنوز حق شریک بودن در غم‌ها و رنج‌هایت را دارم، شده از راه دور.

حامد

دوست دارم دست‌کم در قلبت برایم جایگاهی خاص نگه داری چون لحظاتی هر چند کوتاه بوده که شایستگی‌اش را داشته‌ام. این کورسوی امید تنها چیزی‌ست که برایم مانده است.

حامد

دو نفر که همدیگر را دوست دارند، عشقشان را فتح می‌کنند، زندگی و احساسشان را می‌سازند و این فقط علیه شرایط نیست بلکه علیه تمام چیزهایی‌ست که آن‌ها را محدود و ناتوان می‌کند، به عذابشان می‌اندازد و بهشان فشار می‌آورد.

حامد

خب عزیزم، دیگر تمامش می‌کنم. ترجیح می‌دهم هرچه را دلم می‌خواست با تو درباره‌اش حرف بزنم نگه دارم تا وقتی که اینجا هستی برایت بگویم. با این حساب فقط می‌خواهم بدانی که چقدر منتظرت هستم، چقدر به‌شدت منتظرت هستم، چقدر دوستت دارم، چگونه فقط برای تو زندگی می‌کنم. مرا تا موقع رسیدنت رها نکن و محکم در خودت نگه دار و زود بیا. دوستت دارم.

حامد

نمی‌توانم به این روزهای دراز که در راهند فکر کنم؛ روزهایی که بی‌اینکه تپش قلبم را در تنم احساس کنم می‌گذرند. روزهایی که به آخر رساندنشان خیلی سخت به نظر می‌رسد.

پرداخت آنلاین امن

پرداخت با کارت‌های شتاب

ارسال سریع

ارسال در کوتاه‌ترین زمان

ضمانت بازگشت کالا

ضمانت تا حداکثر ۷ روز

پشتیبانی پاسخ‌گو

پشتیبانی و مشاوره فروش

ارسال هدیه

ارسال کالا به صورت کادویی

فروشگاه اینترنتی کتابستان، جایی است برای گشت و گذار مجازی دربین هزاران عنوان کتابِ پرفروش، به روز و جذاب از ناشران مطرح کشور و خرید آسان کتاب از هر نقطه ایران عزیز بیشتر بخوانید..

  • تلفن: 02191010744
  • تهران: میدان انقلاب .خیابان انقلاب. نرسیده به فخررازی. پلاک 1260
  • ایمیل: info @ ketabestan.net
سبد خرید
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.