استقامت بر ایمان، از مهمترین مؤلفههای ضروری برای مؤمن است. از اینرو اگر کسی بخواهد بداند که با وجود فتنههای فراوان در آخرالزمان، آیا همچنان بر ایمان خود ثابتقدم مانده است یا نه، باید ببیند که آیا برای تعجیل فرج حضرت حجت (عج)، دعا میکند یا نه! ایشان در این خصوص میفرمودند: «دعا برای تعجیل فرج، نشاندهنده این است که دعا کننده هنوز بر ایمان خود ثابت و استوار است.»
بریده هایی از کتاب "حضرت حجت (عج)"
مریم
فرمود: «اَلْعِبادَةُ فِی الْغیبَةِ أَفْضَلُ مِنَ الْحُضُور» (عبادت در زمان غیبت، بافضیلتتر از زمان حضور است)، و نیز به اصحاب خود میفرمود: «أَنْتُمْ أَصْحابی وَ أُولئِک إِخْوانی، فَواشَوْقاً إِلی إِخْوانی، آمنُوا بِسَوادٍ عَلی بَیاضٍ». (شما یاران من هستید و آنها – که در آخرالزمان میآیند – برادرانم هستند. چقدر من مشتاقم به دیدار برادرانم. آنها به سیاهههایی بر روی کاغذها ایمان آوردهاند).» بنابراین، عبادت و آثار آن در زمان غیبت، نهتنها کمتر از زمان حضور نیست، بلکه افضل و مشتمل بر مواهب و موائد مضاعف است.
مریم
جاهلها گمان میکنند که با تخریبات قبور ائمه (ع) میتوانند تشیّع را ریشهکن کنند. شیعه و سادات و بزرگان آنها، بالاتر از تخریبات را در زمان ائمه ایشان دیدهاند و آنکه پس از تبدیل تخریب به تعمیر، بر قوّه ایمان ایشان در صورت و معنا افزوده گردیده است.
مریم
یادم میآید که بنده همان وقتی که در نجف بودم، بیست روایت جمع کردم، که رُواتش با هم تداخل ندارند [از نظر سندی] و بدون اینکه هیچکدام از آنها به خود امام علی (ع) منتهی شود. در [سلسله راویان] آنها ابوبکر هست، عمر هست، عثمان هست؛ همه رجال اهلسنّت هستند که نقل کردهاند. روایت از حضرت رسول (ص) است که ائمه اثنیعشر (ع) را تسمیه نموده و حضرات حسن (ع) و حسین (ع) را ذکر کرده است؛ به این مضمون که: «یَکُونُ بَعْدی إثْناعَشَرَ خَلیفَةً، تاسِعُ أوْلادِ الْحُسَیْنِ، صاحِبُهُمْ» (پس از من دوازده جانشین خواهد بود که نهمین فرزند حسین (ع) صاحبِ از میان ایشان خواهد بود).
مریم
نقل شده است حضرت صادق (ع) به زراره نوشت: این چیزهایی که ما درباره شما میگوییم، مثل خرق سفینه (سوراخ کردن کشتی) از سوی حضرت خضر (ع) است که سفینه را معیوب کرد، تا اینکه مَلِک (پادشاه) سفینه را غصب نکند. ما هم در غیاب شما درباره شما بد میگوییم، برای خاطر این است که مردم بگویند: اینها با هم خوب نیستند؛ اینها را کار نداشته باشید، اینها شیعیان او نیستند.
مریم
ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم، دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم، باید به ولیّعصر (عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد همراه خود ببرد.
مریم
در زیارت حضرت غایب (عج) وارد شده است: «السَّلَامُ عَلَیک أَیهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ» (سلام بر تو ای پاک بیمناک!) با اینکه اگر انسان خائن باشد، باید خائف باشد، و شخص مُهذّب و بیگناه و پاک از کسی بیم ندارد، ولی آن حضرت با آن حریم پاک، از اظهار خود خائف است. بنابراین، از گناه ما و به خاطر اعمال ما است که آن حضرت (عج) هزار سال در بیابانها دربهدر و خائف است.
مریم
در زیارت حضرت غایب (عج) وارد شده است: «السَّلَامُ عَلَیک أَیهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ» (سلام بر تو ای پاک بیمناک!) با اینکه اگر انسان خائن باشد، باید خائف باشد، و شخص مُهذّب و بیگناه و پاک از کسی بیم ندارد، ولی آن حضرت با آن حریم پاک، از اظهار خود خائف است. بنابراین، از گناه ما و به خاطر اعمال ما است که آن حضرت (عج) هزار سال در بیابانها دربهدر و خائف است.
مریم
از مرحوم شیخ علی زاهد (قدس سره) که شبهای چهارشنبه به مسجد سهله میرفت، سؤال شد: شما اینهمه مسجد سهله رفتید، خدمت حضرت (عج) مشرّف شدید یا نه؟ حضرت را دیدید؟ مشاهده کردید یا نه؟ ایشان در جواب فرموده بود: حتی کسی را که احتمال هم بدهم او باشد، مشاهده نکردهام! [با این حال] اینهمه مدت مقیّد بود و کاری به مشاهده نداشت. ما چهکار داریم چهرهاش را ببینیم [یا نه]؟ [آیا] در وجودش شک داریم؟ یا در اطلاع او به حال خودمان شک داریم؟ ما را چه به این حرفها؟ بنده چه کار دارم بخواهم جمالش را ببینم؟ خوب است، اما [آیا] به ما گفتهاند این کار را بکنید، جمال ما را میببینید؟ نفرمودهاند که! باید مطیع آنها باشیم، کاری را که میخواهند بکنیم و کاری را که نمیخواهند، نه!
مریم
این کلامی را که به شخصی که نزدیک خودم است، میگویم و او میشنود، قبل از اینکه او بشنود، «أذن اللّه السّامعه» (گوش شنوای خداوند)، حضرت (عج) جلوتر میشنود. حرف من با جلیس (همنشین) خودم را او زودتر از جلیس من میشنود، و همچنین زودتر از اینکه من کلام جلیسم را بشنوم [حضرت (عج) میشنود]. همچنین در دیدنها، برقی (نوری) که مثلاً هست، [سرعت و زمان رسیدنش] اندازهای و حدی دارد [تا اینکه دیدن تحقق یابد]، اما [دیدن] او دیگر محدود نیست، اگر کسی از [طریق] این مطالب معرفت پیدا کند، میفهمد مسأله ظهور امام (ع) و غیبت امام (ع) اینگونه است که ما او را نمیبینیم، او ما را میبیند؛ ما کلامش را نمیشنویم، او کلام ما را میشنود.