بریده هایی از کتاب "آب هرگز نمی میرد"

خانم

وقت نماز صبح بود. دست‌های خون آلودم را روی خاک زدم و به صورتم کشیدم. با همان لباس خونین به سمتی که فکر می‌کردم رو به قبله است، چرخیدم، آن نماز حال و روحی وصف ناشدنی داشت

خانم

صبح روز پنجم، همه بی‌سیم‌ها خبر از انهدام کامل نیروهای منافقین در تمام مسیرها می‌دادند. با یک جیپ فرماندهی و چند بی‌سیم‌چی به سمت تنگه حرکت کردیم. بچه‌ها خودروهای سالم را عقب می‌آوردند و بولدوزر‌ها، ادوات سوخته روی جاده را کنار می‌زدند. کیپ تا کیپ جنازه ریخته بود.

خانم

یک ضرب‌المثل لری است که یک نفر بعد از نماز از صدق دل و برای اظهار خشوع به خدا می‌گوید: «خدایا این نماز که من خواندم، می‌دانم که نماز نبود و تو‌ای خدا مگر در خواب ببینی نمازی مثل نماز کُر ابوطالب را (پسر ابوطالب، علی). و اتفاقا همین نماز و همین لحن صادقانه او را خدا می‌پذیرد. آن شب من هم با لهجه لری به خدا التجا کردم و شاید چون این التماس از شدت اضطرار بود، خدا پذیرفت

خانم

به کلاس اول می‌رفتم اما حلال و حرام را می‌شناختم پدرم یاد داده بود که به نامحرم که برمی‌خورید سرتان را پائین بیندازید و روی چشمتان حجاب عفت بکشید

خانم

فرمانده عزیز گردان حضرت اباالفضل، برادر سلگی بدون پا هم که باشی باز فرمانده مایی

خانم

شیشه‌های اتوبوس از بخار نَفَسِ بسیجی‌ها عرق کرده بود، فرصت خیر مقدم نبود بسیجی‌ها صلوات فرستادند و ساکهایشان را برداشتند و پیاده شدند، آخرین نفر با انگشت روی شیشه بخار کرده نوشت: «آب هرگز نمی‌میرد

خانم

هر گردان باید یک دسته‌ی ویژه داشته باشد که وقتی بقیه به هر علت زیر آتش دشمن کُپ کردند، این‌ها برخیزند و حرکت کنند.

خانم

«حاجی، ما برای هر نیرو حتی به‌اندازه یک خشاب، فشنگ نداریم» گفتم: «یعنی تو بی سلاح تری یا ۶ ماهه‌امام حسین؟! برو گلویت را مثل حضرت علی اصغر مقابل تیرها بگذار و با چنگ و دندان بجنگ اگر دستتان خالی است بروید روی بلندی چارزبر و با سنگ بزنیدشان.»

خانم

در میان آن‌ها چشمم به دختر جوانی افتاد که با پدر و مادر و برادرش میهمان ما بودند. عادت نداشتم که به دختر نامحرم نگاه کنم چه برسد که به او خیره شوم اما انگار اختیار از کفم رفته بود برق نگاه دخترجوان آنچنان مجذوبم کرد که یادم رفت میان جمع هستم

خانم

فهمیدم که می‌خواهد وصیت کند، گفت: «نماز قضا ندارم، روزه هم بدهکار نیستم، حق الناس هم بر گردنم نیست، امّا با این حال از هر کس که مرا می‌شناسد حلالیت بخواهید.»

پرداخت آنلاین امن

پرداخت با کارت‌های شتاب

ارسال سریع

ارسال در کوتاه‌ترین زمان

ضمانت بازگشت کالا

ضمانت تا حداکثر ۷ روز

پشتیبانی پاسخ‌گو

پشتیبانی و مشاوره فروش

ارسال هدیه

ارسال کالا به صورت کادویی

فروشگاه اینترنتی کتابستان، جایی است برای گشت و گذار مجازی دربین هزاران عنوان کتابِ پرفروش، به روز و جذاب از ناشران مطرح کشور و خرید آسان کتاب از هر نقطه ایران عزیز بیشتر بخوانید..

  • تلفن: 02191010744
  • تهران: میدان انقلاب .خیابان انقلاب. نرسیده به فخررازی. پلاک 1260
  • ایمیل: info @ ketabestan.net
سبد خرید
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.