بریده هایی از کتاب "هلهله فرشته ها"

خانم

در این مراسم نورانی، زنان مهاجر و انصار، حجلهٔ ساده‌ای برای عروس و داماد فراهم کرده، عروس را زینت دادند. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز بلال را مأمور کرد تا گوسفندی را ذبح و مقدار اندکی نان تهیه کند؛ سپس تمام مهاجران و انصار در مسجد حضور داشتند و گروه‌گروه از آن غذا خوردند و سیر شدند، بدون آنکه چیزی از غذا کاسته شود. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله عمار را نیز مأمور تهیهٔ لوازم اولیهٔ زندگی کرد. در آغاز زندگی، امیرمؤمنان علیه‌السلام منزل مستقلی نداشت. یکی از انصار به‌نام حارثة‌بن‌نعمان خانه‌ای در اختیار آن حضرت و همسرش فاطمه سلام‌الله‌علیها نهاد تا زندگی مشترکشان را در آن آغاز کنند. البته مدتی بعد، کنار حجره‌های رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله خانه‌ای برای علی علیه‌السلام و فاطمه سلام‌الله‌علیها بنا شد تا در آن سکنی گزینند.

خانم

خداوند والامرتبه نیز در قرآن وعده داده است که نگران مسائل اقتصادی نباشید؛ چنان‌که در آیهٔ ۳۲ سورهٔ نور می‌فرماید: ﴿وَ أَنْکحُوا الْأَیامی مِنْکمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکمْ وَ إِمائِکمْ إِنْ یکونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ﴾ [مردان و زنانِ] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزانِ شایستهٔ خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند و خدا بسیار عطاکننده و داناست.

خانم

یکی از عوامل اصلی تأخیر ازدواج جوانان، همین سخت‌گیری‌ها و انتظارهای زیاد آنان و خانواده‌هایشان است

خانم

دختر و پسرهای امروزه. نباید این‌قدر به پدر و مادراشون و خودشون سخت بگیرن. ما بالاتر و والاتر از حضرت علی علیه‌السلام و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها که در عالم نداریم

خانم

این چیه شیرین خانم؟

شیرین با حالتی بین استرس و تردید جواب داد:

– لیست جهازه، چیزی شده؟

فرهاد از پنجرهٔ ماشین نظری به آدم‌های بیرون انداخت و با حفظ جدیت دوباره سمت شیرین سر برگرداند:

– آخه این لیست جهازه یا طومار چشم‌وهم‌چشمی؟ از شما دیگه انتظار نداشتم. 

خانم

از درِ آزمایشگاه بیرون آمدند. نگاهی دزدکی به هم کردند و چشمانشان تابلوی اعلاناتِ ضعف و گرسنگی شد؛ طوری که گویی سه لیتر خون داده‌اند! نگو می‌خواهند به بهانهٔ جگرکی، دل بگیرند و قلوه بدهند! سوار ماشین شدند

خانم

شیرین مشغول صحبت کردن با مادر شد و فرهاد مشغول خواندن موارد کاغذ. هر چقدر شیرین بیشتر می‌خندید، اخم فرهاد عمیق‌تر می‌شد. لحظه، مانند خیاطی ماهر، دو نگاه را به هم دوخت؛ اما نفوذ نگاه فرهاد پیروز شد و شیرین تن به خداحافظی زودرس داد. فرهاد با ابروانی تابه‌تا با دل‌خوری کاغذ را بالا گرفت و گفت:

پرداخت آنلاین امن

پرداخت با کارت‌های شتاب

ارسال سریع

ارسال در کوتاه‌ترین زمان

ضمانت بازگشت کالا

ضمانت تا حداکثر ۷ روز

پشتیبانی پاسخ‌گو

پشتیبانی و مشاوره فروش

ارسال هدیه

ارسال کالا به صورت کادویی

فروشگاه اینترنتی کتابستان، جایی است برای گشت و گذار مجازی دربین هزاران عنوان کتابِ پرفروش، به روز و جذاب از ناشران مطرح کشور و خرید آسان کتاب از هر نقطه ایران عزیز بیشتر بخوانید..

  • تلفن: 02191010744
  • تهران: میدان انقلاب .خیابان انقلاب. نرسیده به فخررازی. پلاک 1260
  • ایمیل: info @ ketabestan.net
سبد خرید
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.