یک فرد عامی هم میتواند که تو را به حقیقت آگاه کند
بریده هایی از کتاب "آسید علی آقا"
غزل
شوق من به تو مانند شوق زمین خشک به باران است
غزل
بارها گفته بود که من اگر به نجف بروم حالم خوب میشود
غزل
اکر نماز را تحفیظ کردید هر چیزتان محفوظ میماند
غزل
وقتی که به نماز میایستاد از عالم دنیا فارغ میشد، تمام وجودش توجه و التفات
غزل
شفَقَت بر خلق در مرام دینداری بسیار پیشبرنده است. نمیتوان دلی سپید داشت و با همنوعان به ترشرویی و تلخی رفتار کرد
غزل
“کسی که خدا را شناخت، تنها است”
غزل
اگر گردی بر جسم نشیند، روح را هم بینصیب نمیگذارد
غزل
سکوت خود میتواند عامل مهمی برای معنویت باشد…
غزل
باید این نفس را تربیت مینمودیم. و تعلیم آن به سهولت ممکن نبود، مشقت بسیار میطلبید