بریده هایی از کتاب "فلیکس و سرچشمه نامرئی"

خدیجه

جیغ کشیدم. نمی‌توانستم تاب بیاورم که دایی آنچه را به آن افتخار می‌کردم، بی‌حرمت کند. پاریس، شهری که می‌توانستم در کوچه‌هایش که مانند هشت‌پایی به هر سو کشیده شده بود، گشت‌وگذار کنم. پاریس، پایتخت فرانسه. پاریس با خیابان‌هایش، جادهٔ کمربندی‌اش، دوداندودی‌اش، راه‌بندان‌هایش، تظاهراتش، افسران پلیسش، اعتصاباتش، کاخ الیزه‌اش، دبستان‌هایش، دبیرستان‌هایش، راننده‌هایش که فریاد می‌کشند، سگ‌هایش که دیگر پارس نمی‌کنند، دوچرخه‌های تروفرزش، کوچه‌های بلندش، سقف‌های خاکستری‌اش که کبوترهای طوسی رنگ را در خود پناه می‌دهند، سنگ‌فرش‌های براقش، آسفالت‌های فرسوده‌اش، فروشگاه‌های پرازدحامش، اغذیه‌فروشی‌های شبانه‌اش، ورودی‌های مترواش، بوی تند فاضلاب‌هایش، هوای جیوه‌ای پس از بارانش، گرگ‌ومیش صورتی رنگ آلوده‌اش، چراغ‌های نارنجی‌اش، جشن و خوش‌گذرانی‌هایش، پرخوری‌هایش، ولگردها و شراب‌خواره‌هایش و اما برج ایفل، بانوی بالابلند موقر، پرستار پولادینی که مراقب ماست.

خدیجه

– مرده پسر جان، مرده. مادرت هیچ واکنشی نشون نمی‌ده.
– اما اون تکون می‌خوره!
– تو داری خودت رو با جزئیات گول می‌زنی. من مرده‌ها رو می‌شناسم. ده‌ها نفر از اون‌ها رو توی خونه‌مون دیدم.
– خونهٔ ما؟!
– توی دهکده.
– منظورت خونهٔ خودته! برای من و مامانم خونهٔ ما اینجاس.
– توی موش‌ویل؟
– بل‌ویل! ما توی بل‌ویل زندگی می‌کنیم!

خدیجه

در سوسوی نور چراغ، سکوت برقرار بود. این صدای قارقار به مامان برخورد نکرده بود. او حالا غرق در شمارش نعلبکی‌هایش شده بود. با این فکر که یک‌بار دیگر هم شمارش خواهد کرد، لبم را گزیدم. تازگی‌ها وقتی از دارایی‌هایش فهرست می‌گرفت، ساعت‌های بسیاری طول می‌کشید و چندباره آن را انجام می‌داد.

خدیجه

دایی با صدای توخالی خود، این کلمه را طوری با خشونت تکرار کرد که سریع‌تر از صدای قارقار کلاغ‌ها در آشپزخانه پیچید، با وسایل خانه برخورد کرد، از دیوارها برگشت، به سقف کوبیده شد و دست آخر، از راه پنجره فرار کرد تا به همسایه‌ها هم شبیخون بزند. صدای خشن و ناخوشایند او به شکل پژواکی در حیاط منتشر می‌شد.

پرداخت آنلاین امن

پرداخت با کارت‌های شتاب

ارسال سریع

ارسال در کوتاه‌ترین زمان

ضمانت بازگشت کالا

ضمانت تا حداکثر ۷ روز

پشتیبانی پاسخ‌گو

پشتیبانی و مشاوره فروش

ارسال هدیه

ارسال کالا به صورت کادویی

فروشگاه اینترنتی کتابستان، جایی است برای گشت و گذار مجازی دربین هزاران عنوان کتابِ پرفروش، به روز و جذاب از ناشران مطرح کشور و خرید آسان کتاب از هر نقطه ایران عزیز بیشتر بخوانید..

  • تلفن: 02191010744
  • تهران: میدان انقلاب .خیابان انقلاب. نرسیده به فخررازی. پلاک 1260
  • ایمیل: info @ ketabestan.net
سبد خرید
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.