حتی در دورهٔ حکومت سلاطین ترک، تا آنجا که روستاییان به خاطر میآوردند، سرزمین فلسطین متعلق به کسانی بود که از آن بهرهبرداری میکردند. روستاییان برای آنکه بتوانند از این زمینها استفاده کنند، مجبور بودند مالیاتهای گزافی بپردازند و اغلب برای این کار، تمام داروندار خود را به تاجران محلی و مأموران مالیات میدادند. قحطی و هجوم ملخها و کمشدن محصول و تصرف زمینها بهدست نیروهای نظامی، زندگی را برای روستاییان دشوار کرده بود؛ با این حال، تا وقتی آنان در باغها و مزارع مشغول کار بودند، وقتی کسی از میانشان میمرد، او را در همین سرزمین به خاک میسپردند و البته در همین سرزمین بود که فرزندانشان را به دنیا میآوردند و در همین سرزمین بود که به روزگار پیری میرسیدند. آنها قاطعانه بر این باور بودند که احدی جرئت گرفتن زمینهایشان را ندارد؛ اما اتفاقاتی بیرون از فلسطین موجب شد که خیلی زود به نادرستی این عقیدهٔ خود پی ببرند.
بریده هایی از کتاب "سرنوشت فلسطین"
خدیجه
در سال ۱۵۱۷، سلطان ترکیه سرزمین فلسطین را اشغال کرد و آن را به امپراتوری عثمانی ضمیمه نمود. و این امپراتوری تا چهارصد سال پس از آن، بر فلسطین بهعنوان بخشی از ناحیهٔ حکومتی بزرگتری بهنامِ شامات، که شامل کشورهای امروزی فلسطین و سوریه و لبنان میشد، حکومت میکرد. اگرچه تا آن زمان، «فلسطین» به سرزمینهای خاصی اطلاق نمیشد، مردم شهرهایی مثل قدس، یافا، حیفا، غزه، نابلس و همچنین روستاییان پیرامون این شهرها، از واژهٔ «فلسطین» برای معرفی سرزمینشان استفاده میکردند.
خدیجه
در این تصرفها و اشغالگریها، هر فاتحی، یا به بخشی از جامعهٔ فلسطین بدل میگشت یا توسط پادشاهان دیگر از میان برداشته میشد. از قرن هفدهم تا کنون، مردم فلسطین غالباً عرب بودهاند و زبان و فرهنگی مشترک داشتهاند. برخی شهرهای فلسطین، همچون قدس، کانون تمدن عربی و محل اجتماع عالمان و شاعران و نویسندگان بزرگ بوده است. در طول قرون، مردمان فلسطین بهتدریج مسلمان شدهاند؛ اما هنوز تعدادی از آنان بر دین مسیحیت یا یهودیت خود استوار ماندهاند.
مریم
در سال ۱۸۷۸، جمعی از ساکنان یهودی اروپا، این مراتع و چراگاهها را از آن دو سرمایهدارِ رباخوار خریدند. آنها محوطهای را برای کشاورزی بهنامِ «بِتاح تِکفا» از آنِ خود کردند و در عین حال خودشان را از روستاهای فلسطینی اطراف دور نگه داشتند. آنها پس از چند سال به فلسطینیها دستور دادند که دیگر حق استفاده از این چراگاهها و مراتع را ندارند. پس از آن روستاییان فلسطینی همچنان به استفاده از مراتع ادامه دادند، اما این اقدام موجب شد تا بهسرعت آتش درگیریهای دو طرف بالا بگیرد.
مریم
مبارزه در بتاح تکفا اولین کشمکش جدی بود که به جنگی صدساله میان مردم فلسطین و مهاجران اروپایی سرزمین فلسطین تبدیل شد. حادثهٔ بتاح تکفا اولین مناقشه میان مردم فلسطین و بیگانگان بر سر تصاحب سرزمینهای کنارهٔ دریای مدیترانه تلقی میشد؛ با این حال تاریخ فلسطین گواه مناقشات متعدد و در پی آن، مقاومت مردمانش بوده است.
مریم
فلسطین در موقعیت تقاطع سه قارهٔ اروپا و آسیا و آفریقا قرار گرفته است و سرزمینی مقدس برای سه دین مهم مردم دنیا، یعنی اسلام و مسیحیت و یهودیت است. همین موقعیت ویژه همواره موجب شده است تا در طول تاریخ، امپراتوریها و پادشاهان بسیاری بهدنبال تصرف شهرهای بندری فلسطین و راههای تجاری آن و همچنین اشغال زمینها و مردمانش باشند