بریده هایی از کتاب "من نبودم"

خدیجه

بچه‌ها صندلی‌هاشان را دورتادور اتاق می‌چینند و من مثل دکتر هو که با سؤال «شما کدام ارباب زمان هستید؟» همه‌چیز را می‌فهمد، حاضرم شرط ببندم که از روی مدل نشستن هرکدام از این دلقلک‌ها می‌توانم همه‌چیز را درباره‌اش بگویم.

خدیجه

حالا هم پنج تا بچه‌پُررو که ممکن است عکس‌ها را پاره کرده باشند، به در و دیوار این اتاق خیره شده‌اند؛ اما به من نگاه هم نمی‌کنند؛ انگار صورتم خاصیت دورکنندگی دارد.
اما خانم لویستن متوجه این موضوع نیست و می‌گوید: «لطفاً صندلی‌هاتون رو جابه‌جا کنین. می‌دونین که قراره دایرهٔ عدالت تشکیل بدیم، نه ردیف عدالت یا چیز دیگه.» لبخند می‌زند؛ اما هیچ‌کس به او لبخند نمی‌زند. طفلک خانم لویستن، هفتهٔ طولانی‌ای پیش رو دارد.

خدیجه

مامانم گفت لازم نیست این کار را بکنم؛ غصه و ناراحتی من قابل‌درک است و شاید اگر مدتی از مدرسه دور باشم، بهتر بتوانم این مسئله را برای خودم حل کنم. اما من غصه نمی‌خورم و نمی‌گذارم غصه بخورم. اگر غصه بخورم، یعنی اینکه برایم مهم است که آن احمق‌های چلمنگ دربارهٔ عکس‌هایم چه فکری می‌کنند. راستش، همهٔ مدرسه دربارهٔ آن اتفاق حرف می‌زدند و مزخرفاتی را که یک نفر روی عکس‌های من نوشته بود، درگوشی برای هم تکرار می‌کردند. این کارِ بچه‌ها خیلی اذیتم می‌کرد؛ اما من باید بیخیال شوم. مطمئنم هیچ‌کدام از این بچه‌ها در آینده منتقد هنری نمی‌شود. تنها چیزی که خیلی آزارم می‌دهد، مقدار زیاد اسپری بدن اکس است که بچه‌های کلاس استفاده می‌کنند.

خدیجه

اما الان فکر می‌کنم که می‌دانم چرا آن حیوان می‌خواهد شانسش را امتحان کند. دارم سعی می‌کنم خون‌سردی خودم را حفظ کنم؛ اما چون بزرگ‌ترین و بدترین خراب‌کاری در تاریخ مدرسهٔ ما برای عکس‌های من اتفاق افتاده و از طرفی قرار است یک هفته در مدرسه بمانم، همان ماجرای حیوان بخت‌برگشته جلوی چشمم می‌آید که دست و پایش را می‌جود تا بتواند لنگ‌لنگان و حتی خون‌ریزان پا به فرار بگذارد.

خدیجه

یادم می‌آید خیلی‌وقت‌پیش مطلبی دربارهٔ بعضی حیوانات می‌خواندم که اگر در تله بیفتند، دست یا پای گیرافتاده‌شان را می‌جوند تا بتوانند فرار کنند. خیلی تعجب کردم؛ چون: ۱. جویدن دست و پای خودت عجیب و درعین‌حال چندش‌آور است و ۲. فکر کردم حیوان بیچاره زود می‌میرد؛ چون با خون‌ریزی و خطر عفونت و حرکت کندش، شام آماده‌ای برای شکارچی‌های دوروبَر است. آیا جویدن دست و پا واقعاً راه خوبی برای حفظ بقاست؟ من که شک دارم.

پرداخت آنلاین امن

پرداخت با کارت‌های شتاب

ارسال سریع

ارسال در کوتاه‌ترین زمان

ضمانت بازگشت کالا

ضمانت تا حداکثر ۷ روز

پشتیبانی پاسخ‌گو

پشتیبانی و مشاوره فروش

ارسال هدیه

ارسال کالا به صورت کادویی

فروشگاه اینترنتی کتابستان، جایی است برای گشت و گذار مجازی دربین هزاران عنوان کتابِ پرفروش، به روز و جذاب از ناشران مطرح کشور و خرید آسان کتاب از هر نقطه ایران عزیز بیشتر بخوانید..

  • تلفن: 02191010744
  • تهران: میدان انقلاب .خیابان انقلاب. نرسیده به فخررازی. پلاک 1260
  • ایمیل: info @ ketabestan.net
سبد خرید
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.