مریم

نامه های احمد در نبود خودش شده بود دستور زندگی‌ام. هرچه می‌گفت، اشتیاق شاگرد زرنگی را داشتم که می‌خواست هرچه زودتر تکلیفش را انجام دهد. این آرامم می‌کرد و انگار احمد کنارم بود.