آن كدام رنج طاقتفرسایی است كه چاهها را رازدار نالههای علی كرده است؟ هیچ دیدهای كه نخلها بگریند؟… هرگز غروبْهنگام در نخلستانهای كوفه بودهای؟ گویی هنوز صدای بغضآلود امام علی (ع) از فاصلۀ قرنها تاریخ به گوش میرسد كه با مردم كوفه میگوید: «یا اَشْباهَ الرِّجالِ وَ لا رِجالَ… ـ ای نامردمان مردمنما، ای آنان كه همچون اطفال در عالم رؤیاهای خویش غرقهاید و عقلتان همچون نوعروسانِ تازه به حجله رفته است! دوست داشتم كه شما را هرگز نمیدیدم و نمیشناختم كه مرا از آن جز ندامت و اندوه نصیبی نرسیده است. خداوند مرگتان دهد كه قلبم را سخت چركین كردهاید و سینهام را از غیظ آكندهاید… چون در ایام تابستان شما را به جنگ فرا خواندم، گفتید اكنون در بحبوحۀ خرماپزان است، بگذار تا گرما كمی پایین افتد! و چون در زمستان شما را گسیل داشتم، گفتید اكنون چلۀ زمستان است، بگذار تا سوز سرما فرونشیند! و این بهانهها همه تنها برای فرار از سرما و گرماست.
مریم
01
آذر