وارسی دقیق صورتش از رو به رو آشکار میکرد که اندازهی گوشهایش با هم متفاوت است و گوش چپ خیلی بزرگتر و بیریختتر است. اما تابهحال هیچکس متوجه نشده بود، چون موهایش تقریباً همیشه گوشها را میپوشاند. لبهایش خط راست فشردهای تشکیل میداد. و اینطور القا میکرد که راحت قابل دستیابی نیست. بینی باریک قلمی، استخوانهای برجستهی گونه، پیشانی پهن و ابروهای بلند صاف بر این حالت میافزود؛ اما همهی اینها در چهرهی بیضی خوشایندی خوش نشسته بود، و هرچند سلیقهها فرق دارد، کمتر کسی بود که او را زن خوشگلی نداند. مشکل اصلی صورتش این بود که هیچ حالتی در آن خوانده نمیشد. لبهای سخت به همفشردهاش فقط وقتی خیلی لازم بود به لبخندی از هم وا میشد. چشمهایش مثل چشمان افسرانِ مافوقِ کشتی، نگاه خیرهی سرد و هوشیاری داشت. بر اثر این خصوصیات چهره، هیچکس تابهحال از دیدنش پی به احساسات او نبرده بود.
محسن
04
دی