غزل

من هنوز جز یک انسانِ سرگشته‌ی خویش گم کرده‌ی خارِ مغیلان در پا لنگ لنگان تشنه و گرسنه در جست‌و‌جوی، هیچکس نیستم، و دردم این است که حتی نمی‌دانم در جست‌وجوی چه چیزم و در پی اثبات چه چیز….