عطیه

کوزیمو شب را درون یک کیسه پوستی می‌گذراند. چادر و کلبه بالای درخت را ترک کرده بود و برای خوابیدن کیسه‌ای پوستی را به کار می‌گرفت که پشمش رو به درون بود و به شاخه‌ای بسته شده بود. تا سر به درون کیسه فرو می‌رفت، دست و پایش را چون کودکی جمع می‌کرد و می‌خوابید.