شهیده بانو

به علي اكبر گفت: “پيش رويم، مقابل چشمانم، راه برو!” و او راه رفت. چه مي گويم؟ راه نرفت. ماه را ديده اي در آسمان چگونه راه مي رود؟ چطور بگويم؟ طاووس خيلي كم دارد. اصلاً گمان كن كه سرو، پاي راه رفتن داشته باشد!