مرد جوان ایمان خود به اعتقادات کهن والدینش را به دلایل نسبتاً پیشپاافتاده از دست داد. هنگامی که مادرش به دلیل مرگ پدر در تنگنای مالی قرار گرفته بود در کنیسهٔ محل به او دستور داده بودند در ردیف انتهایی نمازگزاران بنشیند. سلسلهمراتب بر این جامعهٔ سنتی حاکم بود. کم شدن سرمایهٔ مادی تقریباً همیشه به تحلیل رفتن سرمایههای نمادین منجر میشود، از همین رو فاصلهپیداکردن مادر از جایگاه مقبول اجتماعی به صورت دوری از تورات مقدس متجلی شد. این موجِ کنارگذاشتهشدن پسر را نیز با خود برد، چنانکه پی برد دیگر جایی در عبادتگاه ندارد. بیایمانی نزد جوانان محلههای یهودی کلانشهرها فراگیر شده بود. شولک جوان نیز ناگهان دریافت نه ایمانی برایش مانده نه جایی که به آن پناه برد.
خدیجه
13
دی