خدیجه

بعد از ماجرای پوشیه، نور ده روز از مدرسه اخراج شد تا مدیر و معلمان مدرسه تأملی بکنند که باید با نوجوان سیزده ساله‌ای که وارد بازی خطرناک دین شده، چگونه رفتار کرد. هیچ‌کس از نور درباره اینکه چرا پوشیه زده یا اینکه در خانه چه مشکلی دارد، چیزی نمی‌پرسید. نور فقط می‌خواست دختر پاکدامنی باشد، سخنان خدا را گوش دهد و در بهشت جایگاه خوبی داشته باشد. او نوجوان بود و به‌همین‌دلیل سرپیچی از هر چیزی به او حس خوبی از به‌چالش‌کشیدن هویت و ادامه زندگی می‌داد. هیچ‌کس از او نمی‌پرسید چرا احساس می‌کند پوشاندن صورت وظیفه دینی و شرعی اوست. اگر آن‌ها این فرصت را به نور می‌دادند تا درباره شیخی که در یوتیوب دیده صحبت کند، شاید او را از دیدگاه‌های مخالف مؤثرتر، معتبرتر و عالمانه‌تر در این زمینه آگاه می‌کردند. اما در عوض مدیر مدرسه، نور و والدینش را احضار کرد تا در حضور یک افسر پلیس منفور متعهد شود دوباره صورت یا موهای سرش را نپوشاند.