خدیجه

پرتو دیدار خوشش تافته در دیده من
اینه در اینه شد: دیدمش و دید مرا
اینه خورشید شود پیش رخ روشن او
تاب نظر خواه و ببین کاینه تابید مرا
گوهر گم بوده نگر تافته بر فرق فلک
گوهری خوب نظر آمد و سنجید مرا