خدیجه

هیچ‌وقت در یک استودیو سکوت کامل برقرار نیست. همیشه تکنیسین‌های شیفت شب توی آزمایشگاه و اتاق دوبلاژ هستند و افراد پشتیبانی و حفاظت هم دوروبَر رستوران استودیو می‌چرخند. اما صداها باهم فرق دارند: صدای سیسِ تایرهای پُر، وزوز آرام موتور ماشینی که درجا ایستاده و صدای پُرطنین یک خوانندهٔ سوپرانو که پشت میکروفُن (برنامهٔ) شب می‌خواند. گوشه‌ای دیدم مردی با چکمه‌های لاستیکی در یک نور سفید بسیار زیبا سرگرم شستن ماشینی است ــ مثل سرچشمه‌ای وسط سایه‌های صنعتی و مُرده.