معصومه یواشکی برای پریسا تعریف کرد که اون خانوم خوشگل و مهربونِ تهِ آبانبار بهش گفته اگه این جملهٔ جادویی رو بگه هر چی آرزو کنه پیدا میکنه، ولی گفته خیلی باید مراقب باشی، چون اگه یه آرزوی اشتباهی بکنی ممکنه روی سرِ بابات شاخِ بز دربیاد یا مامانت بچهٔ دوسر به دنیا بیاره. معصومه گفت مهمترین آرزوی زندگیش اینه که وقتی بزرگ شد شبیه اون خانومِ تهِ آبانبار بشه که از ملکههای توی کتابهای نقاشی هم قشنگتره. بابای پریسا از اول سال قول داده بود براش یه جفت کتونی سفید تازه بخره، اما مدرسهها داشت تموم میشد و باباش همهش میگفت اوضاع خوب نیست، بعداً برات میخرم.
خدیجه
18
آذر