خانم

سوار اتومبیل که از فرودگاه به خانه روند، ادریس با اشتیاق یاد رفت و آمد درهم برهم و دیوانه‌وار اتومبیل‌های کابل می‌افتد. حالا چقدر عجیب است که لکسوس در این مسیر ۱۰۱ بی‌چاله چوله سمت جنوب پیش می‌رود و تابلوهای همیشه مفید بزرگراه هست و راننده‌ها این‌قدر مؤدبند و به هر سمت می‌پیچند علامت می‌دهند و مطیع مقرراتند. از یاد آن‌همه راننده نوجوان کله‌خر که او و تیمور در کابل جان خود را به دست آن‌ها سپرده بودند، لبخندی بر لبش می‌نشیند.