خانم

شروع کردند به شوخی با قهرمان. داد و فریاد می‌زدند و سعی می‌کردند سر به سرش بگذارند. قهرمان خندید و گفت: «نمی‌ترسم، فقط دارم می‌گویم که من رفتنی‌ام.»