سخن بر سر این است که اسلام اگر بخواهد جاوید باشد و پیامبر اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم اگر بخواهد آخرین پیامبر باشد و نیازی به آمدن پیامبر جدید نباشد، ناگزیر باید همیشه یک راه سالم و بدون تحریف برای دسترسی به اسلام باقی بماند.
در همین راستاست که حدیث ثقلین معنا مییابد؛ پیامبر خدا مسلمین را به قرآن و عترت علیهمالسلام ارجاع میدهد تا از کمند تحریفات و کجاندیشیها مصون بمانند و اسلام حقیقی را با چنگ زدن به این دو دریابند.
نویسنده کتاب در طول مباحثی که در طول سالها عرضه داشته، همواره به این نکته تاکید میکند که پیامبر در مدت حیات خویش کوشیدهاند تا قرآن و اهل بیت خویش را بطور شایسته به مردم بشناسانند و آن دو محفوظ بمانند تا پس از اینکه از این دنیا رخت بربستند، مشکلی برای شناخت صحیح اسلام و عمل به آن پیش نیاید.
در این کتاب نیز نویسنده با یک تحقیق تاریخی از میان مآخد متعدد، کوشیده تا اثبات کند پیامبر برای اینکه قرآن، امروز بدست ما برسد و اصحاب قدرت و ثروت نتوانند به آن دستبرد بزنند، تلاشهای زیادی انجام دادهاست.
معظمله در هفت فصل، بهتفصیل به تلاشهای پیامبر در جهت ماندگاری قرآن پرداختهاند:
1) ایجاد نهضت سوادآموزی
2) تعلیم قرآن بطور عمومی و خصوصی
3) توجه ویژه به کتابت قرآن توسط مسلمین
4) آموزش تفسیر قرآن
5) گردآوری قرآن
6) قرآنخوانی خود پیامبر و اصحاب ایشان
7) تشویقها و توصیهها به حفظ، قرائت، آموختن و تدبر در قرآن
ایشان در فصل آخر کتاب، «قرآن، پس از پیامبر»، به گوشهای از ثمرات این تلاشها که بعد از شهادت ایشان، به بار نشست، اشاره میکنند.
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.