ارتباط اجتماعی هر فرد با محیط پیرامونش از همان اوان کودکی شکل میگیرد. مهارت حفظ خویشتن، توانایی مقابله با پیشامدها و روبهرو شدن با شرایط و موقعیتهای جدید و حل مشکلات، نکات قابل توجهی هستند که در کتاب «بینادل» سید هاف در قالب داستانی ساده و روان تحریر شده است.
در این داستان بینادل شخصیتی متفاوت از مردمان زمانه خود در دوران غارنشینی است.
سید هاف که خود تصویرگری کتاب را برعهده داشته، مسائل مهم در زندگی اجتماعی اعم از حفظ محیط زیست، دوستداشتن حیوانات، ادب و احترام به همنوع را گامبهگام نشان میدهد.
او همچنین اهمیت هنر در زندگی را نادیده نگرفته است.
این کتاب که ترجمه محمد هدایی است سعی در آن دارد تا نشان دهد اگر کسی موقعیت فعلی خود را دوست ندارد چطور باید با موانع روبهرو شود و مشکلات را یکی پس از دیگری حل کند.
یکی از این مشکلات، افرادی از جامعه هستند که با خیلی از مسائل خو گرفتند و تغییر را دوست ندارند. این افراد با کسانی که در پی تغییر هستند مبارزه میکنند و گاهی آنها را طرد میکنند.
بینادل که یک فرد طرد شده است راههای زیادی را برمیگزیند تا به نتیجه برسد.
و کودکی که تا انتهای داستان پیش میرود رفتارهای پس از به نتیجه رسیدن بینادل را یاد میگیرد و آن چیزی نیست جز گذشت و بخشش و یاری رساندن به کسانی که روزی از سر نبود بینش و تفکر برای انسانهای دیگر سختی ایجاد میکنند.
از نکات جذاب این کتاب تصویرگری سید هاف است. او با توجه به فراز و نشیب های قصه تصاویری خلق کرده و با تغییر زوایای دیداری مخاطب را ترغیب میکند تا همچنان به تورق کتاب تا پایان ادامه دهد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«آدمهای غارنشین آدمهای زمختی بودند. چماقی به دست میگرفتند و اینور و آنور میرفتند.
بینادل هم زمخت بود و چماق داشت. اما دلش میخواست گل و گیاه بکارد و برگ شدن آن ها را تماشا کند. دلش میخواست نقاشی بکشد. دلش میخواست با مردم مودب باشد. با جانوران هم مهربان بود. آدمهای دیگر از این کار بینادل خوششان نمیآمد. به او میگفتند: «این کارها دیگر چیست؟ تو باید مثل غارنشینها رفتار کنی!»
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.