خالد پسری اشراف زاده است که حدود چهارده قرن پیش در دل صحرای حجاز و شهر مکه چشم به جهان می گشاید. پدرش سعید بن عاص از بزرگان و مشاهیر عرب است و در میان قریش و بنی امیه اعتبار بسیاری دارد. خالد که از کودکی غرق در مقام و ثروت و شان و جایگاه بوده است در شبی اعجاب انگیز و زمانی که از پنجره اتاقش بنا به سنت شبانه رو به کوه های اطراف مکه ایستاده است به ناگاه نور خیره کننده ای از سوی غار حرا می یابد
ساطع شدن آن نور بر قلب خالد او را با حقایقی شگفت آشنا و از فردای آن روز زندگی برایش معنای دگرگونی پیدا می کند.گویی نیروی عجیب ایشان را به سوی حق و حقیقت سوق و از کفر و شرک و نفاق و جهل فاصله می دهد در این بین آشنایی او با جعفر بن ابی طالب دریچه ایست تا باخاندان بنی هاشم و محمد بن عبدالله بیشتر آشنا گردد.
لیبل "خریدار محصول" ملیکا (خریدار محصول) –
خیلی عالی بود داستان جذاب و قلم روانی داشت.
لیبل "خریدار محصول" ملیکا (خریدار محصول) –
من نمیتونستم کتابو زمین بزارم خیلی قشنگ بود