این کتاب تاریخی اثری ماندگار و مفصل است، که توسط مارسل بریون، نویسنده و ادیب فرانسوی گردآوری شده و به شرح زندگانی کامل تیمور گورکانی یا تیمور لنگ (Timur) میپردازد. او در قبیلهای ترکی – مغولی در شهر سمرقند متولد شد و توانست بلخ را تصرف کند، به خوارزم لشکرکشی کند و قلمرو و تصرفاتش را تا مغولستان گسترش دهد. یکی از عواملی که باعث شهرت تیمور در طول تاریخ شده، خشونتها و قتل عامهایی بود که به هنگام لشکرکشیهایش در سرزمینهای مختلف روا داشته است. ناگفته نماند که او بهشدت اهل علم و دانش و هنر بود و دانشمندان، فقیهان و هنرمندان زمانهی خود را از هر سرزمین و نژادی که بودند ارج مینهاد و آنها را مورد خشم و غضبش قرار نمیداد.
-از مقدمۀ مترجم بر چاپ اول کتاب
منم تیمور جهانگشا
Earn 34 Reward Points395,000 تومان قیمت اصلی 395,000 تومان بود.335,750 تومانقیمت فعلی 335,750 تومان است.
نویسنده | |
---|---|
مترجم | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | دوم |
سال انتشار | 1401 |
تعداد صفحه | 582 |
جلد کتاب | جلد سخت |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9786229731116 |
1 عدد در انبار
1 دیدگاه برای منم تیمور جهانگشا
پاکسازی فیلتربرای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
وقتی سرقتی روی میدهد، من دست داروغه را قطع میکنم. چون من میدانم که در یک شهر تا داروغه همدست دزد نباشد یا در کار خود اهمال نکند، دزدی به وقوع نمیپیوندد.
من شنیدهام که دستار از خراسان به سایر کشورهای مسلمان از جمله به ماورإالنهر رسیده است و سکنهٔ خراسان از ازمنهٔ قدیم دستار بر سر میبستند. پسر من شیخ عمر که با من به توس آمده بود، بعد از ورود به شهر چون مشاهده کرد که مردم به زبان عربی صحبت میکنند و همه دستار بر سر دارند، گفت: «مگر اینجا حجاز است که مردم عمامه بر سر نهاده و به زبان عربی صحبت میکنند؟» به او گفتم: «بدان که در حجاز عمامه بر سر نمیگذارند و اگر در آنجا کسی عمامه بر سر بگذارد، از خراسانیها تقلید میکند، زیرا دستار سرپوش سکنهٔ خراسان است. ولی زبان عربی که تو در این شهر میشنوی، از یادگارهای دورهٔ تسلط اعراب بر خراسان است.»
من میدانستم که بعضی از تظاهرات و تشریفات در قلب دلیرترین مردان جنگی اثر میکند و سبب میشود که آنها دل را از دست بدهند. به همین جهت امر کردم که وقتی فتیلهها را آتش زدند، سفیدمهره بنوازند تا حصار شهر با صدای سفیدمهره فرو بریزد. «یوشع» پیغمبر بنیاسرائیل که بعد از موسی سرپرست آن قوم شد، هنگام حمله به حصار شهر «اریکا» واقع در کنعان همین کار را کرد و قبل از اینکه حصار فرو بریزد، دستور داد که کرناها را به صدا درآورند و وقتی حصار شهر فرو ریخت، مدافعین تصور کردند که بر اثر صدای کرناها حصار شهر فرو ریخت و طوری دل از دست دادند که نتوانستند ساعتی مقاومت کنند.
سالار زابلستان گفت: «ای امیر تیمور، تو مهمان من هستی و قبول درخواست مهمان بر میزبان واجب است؛ لیکن من نمیتوانم این درخواست تو را بپذیرم، زیرا سکنهٔ این سرزمین در قشون اجنبی سرباز نمیشوند و اگر من به آنها بگویم که سرباز تو شوند، نمیپذیرند. اینجا ایران است و مردان ایران از دورهٔ رستم تا امروز عادت دارند که فقط در قشون ایران سرباز شوند و وارد قشونهای اجنبی نخواهند شد.»
عقیدهٔ خود من این است که از تولد و مرگ گذشته، انسان در زندگی مختار است و هرچه بخواهد میتواند بکند و آنهایی که تصور میکنند برای این آفریده شدهاند که با نگونبختی زیست کنند، در اشتباه هستند و تیرهبختی آنها ناشی از بیهمتی آنان است و هرکس که همت ندارد، تیرهبخت میشود.
اگر میخواهی در جهان بزرگ و سرور باشی، حرفهٔ جنگ را انتخاب کن. اگر میل داری پسرانت بعد از تو به بزرگی و فرماندهی برسند، به آنها حرفهٔ جنگ را بیاموز. شاعر توسی که من مزار او را ساختم و سنگ بر قبرش نهادم، میگوید: دبیریست از پیشهها ارجمند از آن مرد افکنده گردد بلند لیکن یک دبیر با اینکه حرفهای ارجمند دارد، هرگز به مرتبهٔ فرماندهی بر جهان نمیرسد، مگر اینکه حرفهٔ جنگی داشته باشد
فرماندهٔ ده سرباز به اسم «اونباشی» و فرماندهٔ صد سرباز به اسم «یوزباشی» و فرماندهٔ هزار سرباز به اسم «مینباشی» و فرماندهٔ دههزار سرباز به اسم «تومانباشی» خوانده میشود.
فرزندان و نوههای من آگاه باشید که آفت سلاطین عیشونوش و زنهای زیبا است. هرگز خود را به دست عیشونوش و زنهای زیبا نسپارید. برای یک مرد هفتهای یک بار زن کافی است و بیش از آن، باعث میشود که مرد تنپرور شود و نتواند قدرت خویش را حفظ کند.
ای پسران من، از من به شما توصیه میشود که بعد از من وقتی به سلطنت رسیدید، به راهزن و داروغه و گزمههایی که با دزدان شریک هستند و گداهای غیرمستحق رحم نکنید و آنها را نابود کنید. وگرنه ملک خود را از دست خواهید داد. در عوض فرزندان پیغمبر را محترم بشمارید و علما و شعرا و صنعتگران را حمایت کنید و زنهار از شراب بپرهیزید زیرا امالمفاسد است و اگر شراب بنوشید سلطنت کشور خود را از دست میدهید.
تیموربیک عقیده دارد تا امیر یک کشور با راهزنان همدست نباشد، آنها نمیتوانند در شاهراهها کاروانیان را هدف حمله قرار بدهند.
حامد –
یکی از زیباترین کتابهای تاریخی