دو تا دختر دیگر هم آنجا نشسته بودند، امبلال گفت:
بفرمایین! این هاله و اون هم حیاه است. از تونس اومدن. باهم گپی بزنید تا من براتون چیزی آماده کنم، حتماً خیلی گرسنه هستین.
دخترها بعد اجازهای که امبلال صادر کرد، باهم آشنا شدند، فهمیدند حیاه مترجم زبان فرانسوی است، ولی هاله کارشناس مدیریت بازرگانی و البته بیکار!
خدیجه
13
دی