خدیجه

چون تریستسا قبلش زده بود به سیم آخر و هر چی را که تو اتاق بول بود داشت با خاک یکسان می‌کرد و کتکش زده بود و آخر هم خودش با کله آمد زمین. همه‌اش به خاطر قرص‌هایی بود که از داروخانه خریده بود و بول چیزی ازشان به‌اش نمی‌داد. زن‌های صاحب‌خانه پشت در اتاق‌مان جمع شده بودند و فکر می‌کردند ماییم که داریم دختره را می‌زنیم، ولی او بود که داشت ما را می‌زد.