مریم

غارتِ اموالِ مردُم، کُشتن، سوزاندن، ویران کردن، راهِ خداست بانو؟ __ من که نمی‌دانم پسرِ با دیانتِ ما این کارها را کرده است و می‌کند یا خیر؛ امّا اگر کرده است و می‌کند و همگان می‌دانند و قاضی سعید می‌داند و با وجود این رأی به‌برائتِ او می‌دهد، عیب از میرمهنای ما نیست، عیب از آن کسانی‌ست که کشته می‌شوند، و از آن چیزهایی‌ست که می‌سوزد، و از آن کشتی‌هایی‌ست که غارت می‌شود، نه آن عاشقِ بی‌پروای جان برکفی که آمده است تا به‌خاطر چیزی کشته شود که عزیز است نزد مردُم، نزدِ قاضی، و نَزْدِ خدا، و نیامده است که بار ببندد و بی‌دغدغه بخورد، بیاشامد، بپوشد و فساد کند.