برای کودم روستایی که شکوه بزرگی و عظمت را در نشستن بر پشت اسب میبیند و قرن ها به وراثت برتری سواره ها بر پیاده ها را دریافته،چه هدیه یی گران بها تر از کره اسبی میتواند باشد که نوید آن برتری دیرینه سال را میدهد وآن گاه که یاران دبستانی اش را تا استبل پدری میکشاند تا او را برای داشتن کره اسب زیبایش ستایش کنند.
چه غروری در وجودش پای میگیرد و چه اندوه بزرگی در وجودش لانه میکند آن گاه که کره اش پس از آن همه تیمار جان می سپاردو چه دردی بر دلش می نشیند آن گاه که لاشخوری به لاشه کره ی محبوبش میچسبد تا به اندازه منقاری گوشت از آن برگیرد. جان اشتاین بک اسب سرخ را به صورت چهار داستان کوتاه و مستقل رقم زده که در هر داستان مراحل مختلف رشد و نمو جودی،شخصیت محوری داستان،از کودکی به بزرگ سالی به تصویر کشیده شده.
در هر داستان یا به اعتباری در هر فصل اشتاین بک با دقت و مهارت تمام شرایط خاصی را در کنار یک دیگر قرار داده که جودی کودک و سپس نوجوان باید با آن شرایط مواجه شود از طریق بهره گیری از نمونه های روشن و نیز استعاره های هشیارانه،اشتاین بک بر برخی خصوصیات جودی انگشت تاکید میگذارد و نشان میدهد چه گونه شخصیتش در طول این چهار فصل مسیر بلوغ را در می نوردد
علی –
جان اشتاین بک کتاب اسب سرخ را به شکل چهار داستان کوتاه و مستقل اما بههم پیوسته به رشتهی تحریر درآورده که در هر داستان مراحل گوناگون رشد و بالندگی جودی، شخصیت اصلی داستان را از دوران کودکی تا دوره بزرگسالی روایت میکند.