اشتراک گذاری

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

انسانم آرزوست

انسانم آرزوست

495,000 تومان

قیمت پشت جلد:495,000 تومان
نویسنده

ناشر

موضوع

قطع کتاب

نوبت چاپ

پنجم

سال انتشار

1386

تعداد صفحه

694

جلد کتاب

جلد سخت

زبان کتاب

فارسی

برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

495,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

ناموجود

این کتاب در حال حاضر موجود نیست، اما می توانیم آن را با درخواست شما تامین کنیم و از طریق پیامک با خبرت کنیم!
از طریق دکمه زیر درخواست تامین فوری رو به همراه ثبت تلفن همراه انجام بده.


QR Code
قیمت پشت جلد:495,000 تومان

با خرید این محصول 50 سکه معادل 9,900 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!

ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 1,000,000 تومان

امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ

کادوپیچ

برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)

انسانم آرزوست، کتابی است شامل، برگزیده و شرح غزلیات مولانا / شمس که گزینش، توضیحات، مقدمه و فهرست های آن از بهاءالدین خرمشاهی است.
در این برگزیده، 400 غزل از بهترین غزلیات شمس، بر مبناى كلیات شمس تبریزى، به كوشش مولوىپژوه پركار و برجسته معاصر، استاد دكتر توفیق ه . سبحانى، انتخاب شده است.
جلالالدین بن بهاءالدین سلطان العلماء محمدبن محمدبن حسین بن احمد خطیبى، مشهور به مولانا و مولوى، شاعر و عارف والامقام ایرانى و مؤسس طریقت درویشان مولویه ــ كه نامش را از مولانا گرفته است ــ در تاریخ ششم ربیعالاول سال 604 هجرى قمرى/ 30 سپتامبر 1207 م در بلخ، واقع در شمال شرقى ایران آن روزگار، و افغانستان امروز، بهدنیا آمد؛ و پس از گذراندن عمرى پربار و بركت و سرشار از شور و شعر و حكمت، و وجد و ذوق و شوق و شیدایى و سُكر و سماع و هیجان و حیرت، در شصت و هشت سالگى، در پنجم جمادىالآخر سال 672 ق/ 1273 م در قونیه (واقع در تركیه) درگذشت.

وزن 1180 گرم
نویسنده

ناشر

موضوع

قطع کتاب

نوبت چاپ

پنجم

سال انتشار

1386

تعداد صفحه

694

جلد کتاب

جلد سخت

زبان کتاب

فارسی

0 نقد و بررسی
طراحی جلد و صفحات کتاب
0
جذابیت محتوا و موضوع کتاب
0
محتوای مفید و آموزنده
0

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “انسانم آرزوست”

بریده هایی از کتاب انسانم آرزوست

اگر کتاب "انسانم آرزوست " را مطالعه کرده اید، بریده هایی از متن آن را با دیگران به اشتراک بگذارید!

برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

اَه چه بىرنگ و بىنشان كه منم

كى ببينم مرا چنان كه منم

گفتى اسرار در ميان آور

كو ميان اندر اين ميان كه منم

كوشش شام و سحر شكر كه ضايع نگشت. اين كتاب برگزيده و شرح 400 غزل شاد و شيرين و شيوا، يعنى يك پيمانه از طربخانه بيش از 3000 غزل دلاويز و روحانگيز حضرت مولانا جلالالدين محمد بن محمد بن حسين بلخى است كه بيش از هفتصد سال صاحبدلان فارسىزبان را در ايران و افغانستان و تاجيكستان و سمرقند و بخارا ــو سراسر فرا رود ــ و تركيه، از شهد سخن ديگرگونه خويش شيرينكام داشته است، و بيش از يك دهه مىگذرد كه جهان غرب را نيز از شراب روحانى خويش كه از خمّ خسروانى و خرابات مغانى، و خرابآباد معانى است سرمست داشته است.

در سال 626 ق اين خانواده به درخواست امير سلجوقى علاءالدين كيقباد به قونيه نقل مكان كرد. بهاءالدين ولد در سال 628 ق در همانجا درگذشت. يك سال پس از درگذشت او، يكى از شاگردان و مريدان پيرسال او بهنام برهانالدين محقق، به قونيه آمد كه استاد و مراد پيشينش را ملاقات كند، ولى از درگذشت او باخبر شد. جلالالدين تا پايان حيات سيد برهانالدين كه 9 سال بعد درگذشت، مريد او شد. برهانالدين پس از مدتى به قيصريه رفت و در همانجا، احتمالاً در 637 ق وفات يافت

قبر او در قيصريه است. به گفته افلاكى، جلالالدين پس از ورود سيد برهانالدين به حلب و دمشق، براى تكميل تحصيلاتش به آنجا رفت. برهانالدين اين نكته را با او در ميان گذاشت كه پدرش ]= سلطان العلماء [علاوه بر علوم ظاهرى، معرفت ديگرى هم داشت كه جز از طريق تجربه شهودى و احوال باطنى قابل حصول نيست. پس از وفات برهانالدين، جلالالدين به مدت پنج سال تنها بود.

در 26 جمادىالآخر سال 642 ق درويشى سرگشته و آواره بهنام شمسالدين محمد تبريزى به قونيه آمد، و در كاروانسراى تاجران شكر سكنا گرفت. جلالالدين با او ملاقات و گفتوگو كرددر 26 جمادىالآخر سال 642 ق درويشى سرگشته و آواره بهنام شمسالدين محمد تبريزى به قونيه آمد، و در كاروانسراى تاجران شكر سكنا گرفت. جلالالدين با او ملاقات و گفتوگو كرد

شمس معناى سخنى از بايزيد بسطامى را از او پرسيد و جلالالدين پاسخ داد. طبق گفته افلاكى و تأييد شادروان فروزانفر، جلالالدين قبلاً هم شمس را در دمشق ديده بود. حقيقت امر هرچه باشد، ظهور و حضور شمس تبريزى نقطه عطفى مهم در زندگى و سلوك مولاناست.