در سال 1833، یک سال پیش از نگارش باباگوریو، تئوفیل گوتیه از این و آن میپرسید: «آیا شما بالزاکیاید؟» این سؤال همین امروز هم پرسیدنی است و میتواند به نوعی ملاک تشخص تجـربهی فرد باشد. شهرت و عظمت یک نویسنده در این نیست که در حافظهی ما به زندگی ادامه بدهد ــ که چندان از خطـر فراموشی دور نیست، در این است که اثرش درون ما را چنـان اشغـال کرده باشـد که انگار امیدوار باشیـم ذهن مـا را دربارهی خودمان روشن کند، کلیـد معمای زندگیمان باشـد، تا ژرفـای ناشناختـهی روانمان نفـوذ کند و بخشهای گنگ و تاریکمان را بیرون بکشد و به روشنایی بیاورد. باباگوریو چنین کتابی است، و اینکه گاهی گفته میشود «چکیدهی بالزاک است» گزافه نیست. بعید است کسی پس از خواندنش «بالزاکی» نشود.
بابا گوریو
Earn 11 Reward Points125,000 تومان قیمت اصلی 125,000 تومان بود.106,250 تومانقیمت فعلی 106,250 تومان است.
وزن | 310 گرم |
---|---|
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | پانزدهم |
سال انتشار | 1388 |
تعداد صفحه | 348 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9789642130566 |
ناموجود
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
ثروتِ سریع مساله ای است که امروزه پنجاه هزار جوان قصد دارند حلش کنند، جوان هایی که همه در وضعیت شما هستند. شما یک واحدِ این رقم اید. خودتان حساب کنید چه تقلایی باید بکنید و مبارزه چقدر وحشیانه است. باید مثل عنکبوت های زندانی همدیگر را بخورید چون بدیهی است که پنجاه هزار سِمَتِ خوب موجود نیست. می دانید در این مملکت چطور باید ترقی کرد؟ یا با درخششِ نبوغ یا با شگرد فساد. یا باید مثل یک گلوله توپ میان این توده آدم راه باز کنید، یا این که مثل طاعون به جان شان بیفتید. شرافت به هیچ دردی نمی خورد. همه در مقابل قدرت نابغه کمر خم می کنند. البته ازش متنفرند، سعی می کنند بدنامش کنند، چون همه را برای خودش برمی دارد و به کسی چیزی نمی دهد، اما اگر پایداری کند بالااخره جلوش زانو می زنند؛ در یک کلمه، اگر نتوانید زیر لجن دفنش کنند زانو می زنند و می پرستندش.
شاید عشق چیزی نباشد جز قدردانی از خوشی.
خدایی هست و حتما دنیای بهتری برای ما خلق کرده، وگرنه این دنیای خاکی معنایی ندارد.
چه چیزی زیباتر از این که نظر به زندگی ات بیندازی و ببینی کوچک ترین لکه ای به دامنش ننشسته.
چیزی به اسم اصول اخلاقی وجود ندارد، هرچه هست رویداد است؛ قانون وجود ندارد، هرچه هست شرایط است: انسان برتر با رویدادها و شرایط کنار می آید و آن ها را هدایت می کند.
افرادی هم هستند که مزدور صفت به دنیا آمده اند و هیچ خوبی ای در حق دوستان و نزدیکان شان نمی کنند، چون این وظیفه شان است؛ در حالی که با خدمت به غریبه ها خودستایی شان ارضا می شود: هر چقدر کانون عواطف شان به ایشان نزدیک تر باشد کم تر محبت می کنند؛ هر چقدر دورتر باشد علاقه و توجه بیشتری نشان می دهند.
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.